۳ آبان ۱۳۸۷

اعتراض بیش از هزار دانشجوی پزشکی به نحوه رسیدگی پرونده دکتر زهرا
چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۸۷
مرگ دکتر زهرا در زمان گذراندن دوره طرح پزشکی اش، دانشجویان پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی را نگران کرده است .آنها نگرانند مبادا آنچه برای دکتر زهرا اتفاق افتاده در زمان گذران طرح های شان برسر آنها بیاید. تک تک آنها خود را جای دکتر زهرا می گذارند .

به همین دلیل صبح روز سه شنبه سی ام مهر ماه جمعی از دانشجویان داروسازی دانشگاه تهران به همراه جمعی از کمیته مادران کمپین یک میلیون امضا ، مادران صلح و نمایندگانی از کانون زنان ایرانی توماری را با امضای بیش از هزار دانشجوی پزشکی ، دندانپزشکی و داروسازی به دفتر هاشمی شاهرودی، رییس قوه قضاییه بردند .آنها نسبت به آنچه که بر دکتر زهرا رفته معترض بودند و با اعتراض به طولانی شدن روند رسیدگی به پرونده خواستار تشکیل هیات نظارت و بازرسی پرونده شدند.

دکتر زهرا بنی یعقوب یک سال پیش برای گذراندن دوره طرح پزشکی اش به صورت داوطلبانه راهی یکی از روستاهای دور افتاده استان همدان شد. او وقتی برای دیدن نامزدش به یکی از پارک های شهر همدان می رود توسط نیروهای امر به معروف بازداشت و پس از گذشت چند روز خبر خودکشی او در این بازداشتگاه به خانواده اش داده می شود . خبری که هر گز نمی توانست خانواده دکتر زهرا را قانع کند. آنها معتقد ند فرزندشان در پی یک بازداشت غیر قانونی در این بازداشتگاه موقت به قتل رسیده است .

زهرا افتخار زاده ، دانشجوی داروسازی به نمایندگی از دیگر دانشجویان معترض در دفتر قوه قضاییه حاضر شده است.او هرچند هم دوره ای دکتر زهرا نبوده و سال ها پس از او به دانشگاه علوم پزشکی آمده است؛ اما خود را مسئول پیگیری پرونده هم دانشکده ای اش می داند:”دکتر زهرا حالا در میان ما نیست اما باید روشن شود که به دست چه کسانی کشته شده و آنها باید مجازات شوند .چرا قانون ما اختیار سرنوشت افراد را باید به دست کسانی بسپارد تا آنها هم اینگونه عمل کنند؟”

او پیگیری پرونده دکتر زهرا را مسئله ای صنفی می داند. لبخندی تلخ بر لب دارد:” در اعتراض به مرگ دکتر زهرا و رسیدگی به پرونده اش توماری تهیه کردیم اما بسیاری از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی این تومار را امضا نمی کردند. آنها می گفتند چه فایده دارد؟ کسی اهمیت نمی دهد. بعضی ها می ترسیدند. اما روی برگه هایی درباره پرونده دکتر زهرا نوشتیم و تاکید کردیم که تا چند سال بعد ما هم باید برای گذران طرح پزشکی به دیگر مناطق کشور برویم.سرنوشت ما چه می شود؟ و دانشجویان هم با دریافت اطلاعات دقیق از مرگ دکتر زهرا تومار را امضا کردند.”

او بارها این جمله را تاکید می کند:”همه ما می توانستیم زهرا باشیم.” او به همراه دیگر دانشجویان ، مادران کمپین یک میلیون امضا و صلح به دیدار محسن محدث ، مدیر کل دبیر خانه قوه قضاییه در دفتر کارش هدایت می شوند.محسن محدث همان کسی است که به دستور رییس قوه قضاییه برای رسیدگی مجدد پرونده دکتر زهرا به همدان رفته بود.

یکی از دانشجویان نماینده می گوید:”اگر دکتر زهرا در بازداشتگاه عمدا و یا سهوا کشته شده و یا حتی اگر خودکشی کرده باشد آیا نباید عاملان مرگش مجازات شوند؟ پس چرا از برخورد با عاملان قتل خبری نیست؟”

خدیجه مقدم از اعضای کمیته مادران کمپین که تاکید می کند که نمی خواهد دوباره چنین خشونتی تکرار شود؛ می گوید:” ما به چه اطمینانی فرزندان مان را بیرون بفرستیم؟ ما آنها را با خون دل در زمان جنگ و صف و نبود شیر خشک بزرگ کردیم و امثال دکتر زهرا را به دانشگاه تهران فرستادیم.”

این فعال مدنی ادامه می دهد:”انتظار می رفت به این پرونده خیلی زود رسیدگی شود چرا که همه مادران ایرانی نگران فرزندان خود هستند که مبادا برای آنها اتفاقی بیفتد. این پرونده باید در نهایت شفافیت رسیدگی شود. عاملان قتل باید مجازات شوند تا این اشتباه دوباره تکرار نشود.”

محدث پس از شنیدن این سخنان ماجرای رفتنش به همدان برای بررسی پرونده دکتر زهرا را می گوید اینکه با بازپرس پرونده و دادیار کشیک صحبت کرده و به محل وقوع مرگ دکتر زهرا در بازداشتگاه همدان رفته است.

او می گوید:”بنده به عنوان قاضی که سال ها بازپرس چندین قتل بودم در بررسی هایم در این پرونده به این نتیجه رسیدم که قتلی اتفاق نیفتاده و صادقانه می گویم که شاید سهل انگاری شده است.حتی پزشکی قانونی در نظر اولیه و ثانویه نیز متذکر شده که قتل متصور نیست . به نظرم دستیار کشیک تخلف کرده اما قتل عمد نبوده است “

چند تن از حاضران در واکنش به سخنان محدث نظر پزشکی قانونی را متذکر می شوند:”پزشکی قانونی جای کبودی روی ران و خون ریزی بینی را تائید کرده است.پس اینها نشانه چیست؟”

اما محدث برای اثبات سخنانش می گوید:”خانواده دگتر زهرا مذهبی بوده اند و پدرش هم در سپاه پاسداران مشغول به کار بوده است و پذیرش چنین حادثه ای برای چنین خانواده ای و همچنین دختر چنین خانواده ای مشکل بوده است و همین می توانسته عامل خودکشی زهرا باشد.”

یکی از حاضران با یادآوری مکالمه تلفنی دکتر زهرا با برادرش درست قبل از مرگش خطاب به محدث که زمانی دادستان شهر همدان بوده می گوید:” دکتر زهرا در خانواده ای مذهبی رشد یافته و خودش نیز دختری مذهبی بوده است و شما هم خوب می دانید که مذهب یکی از مهم ترین عوامل بازدارنده انجام عمل خودکشی است. با توجه به این عامل و خوش روحیه بودش هنگام مکالمه تلفنی با برادرش چگونه امکان خودکشی وجود دارد؟”

و خیلی فوری یکی از دیگر حاضران در جلسه ادامه می دهد:”دختری که توانسته مراحل پیشرفت را طی کند و به تصمیم خود برای کمک به مردم به دوردست ها برود نشان می دهد که دختری است با توانمندی های بالا.در حالی که خودکشی یا به خاطر درماندگی است و یا ضعف تصمیم گیری.”

“دریافت شخصی شما در جریان رسیدگی به پرونده دکتر زهرا چه تاثیری می گذارد؟” محدث در جواب این سوال می گوید:”خودکشی دریافت شخصی من بوده است و اصلا در روند رسیدگی به پرونده تاثیری ندارد. رسیدگی را باید قاضی انجام دهد ما هیچ دخالتی در این پرونده نداریم.”

دانشجویان موفق می شوند از قوه قضاییه نامه ای خطاب به قاضی پرونده بگیرند .وقت رفتن صدای یکی از دانشجویان باز هم شنیده شد:”ما نگران خودمان هم هستیم .با بازداشت های غیر قانونی و وضعیت فعلی امنیت خانواده های ما جرئت فرستادن مان را به شهرهای دیگر برای گذراندن طرح پزشکی را ندارند. چون از نظر آنها هر کدام از ما می توانیم یک زهرا ی دیگرباشیم.”

فریده غائب
کانون زنان ایرانی