۱۱ آذر ۱۳۸۷




زنده باد پیکار متحد دانشجویان علیه ارتجاع !

16 آذر، روز دانشجو و آنچه که باید طرح گردد


دانشجویان آزادیخواه دانشگاههای سراسر ایران به رغم ترور و خفقان حاکم و حضور فعال شبکه های سیاه بسیجی و حراست و نیروهای پنهان و آشکار شبه فاشیستی ، هر روز پرتوان تردرمقابل ارتجاع جمهوری اسلامی می ایستند و با فریاد "دانشگاه پادگان نیست" رژیم را به چالش می طلبند. درهفتهﻫﺎﻯ اخیر مبارزۀ دانشجویان که ابتدا برای تحقق حقوق صنفی و امنیتی در دانشگاه آغاز شد سریعاً با طرح مطالبات سیاسی و شعارهای ضد حکومتی مرگ بر دیکتاتور پیوند خورد و رنگ سیاسی و ضد رژیمی بخود گرفت.
روز شنبه 18 آبان، دانشجویان دانشگاه زاهدان در پی ناامنیﻫﺎﻯ اخیر و حملۀ افراد چاقوکش و مسلح و مضروب شدن یکی از دانشجویان کارشناسی ارشد، دست به تجمع و اعتراض زده و نفرت و انزجارخویش را نسبت به اوباشان چماقدار ابراز داشتند. طبق گزارشات رسیده، وضعیت جسمی این دانشجوی کارشناسی ارشد وخیم بوده و در بیمارستان بسر می برد.
طبق گزارش خبرنامۀ امیر کبیر، بعد از این حادثه دانشجویان به دلیل کوتاهی مسئولین مربوطه در تأمین امنیت دانشگاه و عدم پایبندی به وعدهﻫﺎﻯ تجمع گذشته، دست به تحصنی دیگر با حضور بیش از ۳۰۰۰ نفراز دانشجویان در دوشنبه شب 20 آبان زدند که تا روز سه شنبه ادامه یافت. به دلیل کثرت دانشجویان، شورای متحصنین از تمام تشکلﻫﺎﻯ صنفی دانشجوئی تشکیل و در طی بیانیهﺍﻯ خواستار تغییر و استعفای عوامل حادثه و نیز اعضای کمیتۀ انضباطی گردیدهﺍند و تا رسیدن به خواستهﻫﺎﻯ خود دست از اعتراض و تحصن بر نخواهند داشت.
طبق گزارش ادوارنیوز به دنبال اعتراضات دانشجوئی در جریان جلسۀ سخنرانی حسن رحیم پور ازغدی در دانشگاه خواجه نصیر، ۵ تن از دانشجویان این دانشگاه که به عنوان منتقد در این سخنرانی حاضر شده بودند به کمیتۀ انضباطی احضار شدند.احضار و تهدید دانشجویان معترض به سخنرانی رحیم پور ازغدی در حالی است که وی در سخنان خود، حضور دانشجویان منتقد در سخنرانیﺍش را نشانۀ آزادی بی سابقه در نظام جمهوری اسلامی دانسته بود. وی درعین حال در این سخنرانی با ابله دانستن دانشجویان، آنها را به خط گیری از گروه های خارج از کشور متهم کرده بود. طبق گزارش خبرنامه امیرکبیر: "دانشجویان دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی در حمایت از ۵ تن از فعالین دانشجوئی این دانشگاه که پس از شرکت اعتراضی در سخنرانی آقای رحیم پور ازغدی به احکام سنگین محرومیت از تحصیل محکوم شدهﺍند، روز دوشنبه 27 آبان دست به اعتصاب غذا زده و به ادامۀ برخوردهای سرکوب گرانه با فعالین دانشجوئی اعتراض کردند. با توجه به این که دانشکدهﻫﺎﻯ دانشگاه خواجه نصیر پراکنده میباشند، اما این اعتصاب با استقبال بی نظیر دانشجویان به طور هم زمان در دانشکدهﻫﺎﻯ مختلف این دانشگاه صورت گرفت. نکتۀ جالب در این میان تعجب دانشجویان بسیجی از حمایت گستردۀ دانشجویان خواجه نصیر از همکلاسیﻫﺎﻯ تعلیق شده شان بود به طوری که بارها سعی نمودند با جمع آوری ظرف غذای دانشجویان از ادامۀ این اعتصاب جلوگیری کرده و یا با لجن پراکنی این اعتصاب را نوعی اعتراض صنفی به کیفیت غذای دانشگاه جلوه دهند....این در حالی است که در هفتهﻫﺎﻯ گذشته نیز بیش از ۵۰۰ تن از دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر با هشدار نسبت به ادامۀ این گونه برخوردها با فعالین دانشجوئی حمایت خود را از دانشجویان معترض اعلام کردهﺍند. دانشجویان امضا کنندۀ این نامه اعلام نمودهﺍند که با توجه به سابقه و شناختی که از دانشجویان تعلیق شده دارند ارتباطی بین این دانشجویان و گروه های خارج از کشور نمی بینند و این اتهامات واهی تنها بهانهﺍﻯ است جهت برخورد با فعالین دانشجوئی دانشگاه تا دیگر هیچ صدای اعتراضی از دانشجویان آزادی خواه و حق طلب بلند نشود.در پایان این اعتصاب غذا نیز دانشجویان اعلام نمودند تا لغو احکام تعلیق دانشجویان و پایان دادن به محدودیتﻫﺎﻯ موجود به اعتراضات خود ادامه خواهند داد."
روز دوشنبه 27 آبان دانشجویان مبارز دانشگاه تربیت معلم دراعتراض به هیئت رئیسۀ دانشگاه، جلسهﺍﻯ را که رئیس این دانشگاه ترتیب داده بود، ترک کردند. دانشجویان رئیس دانشگاه را به خاطر عدم پایبندی به تعهداتش، مردود و نامشروع بیان داشتند. زیرا همین دانشجویان در خرداد ماه گذشته همراه با اعتراضات شکوهمند و اعتصاب غذای گستردۀ خود رئیس دانشگاه را مجبور نمودند تا ضمن پذیرش خواستهﻫﺎﻯ دانشجویان تعهد داده بود با هیچ یک از دانشجویان شرکت کننده درتحصن برخورد ننمایند، لیکن با پایان سال تحصیلی و آغاز تابستان بسیاری از دانشجویان دانشگاه تربیت معلم را به دادگاه انقلاب اسلامی کرج احضارنمودند و احکام گوناگون محرومیت از تحصیل برای دانشجویان صادرنمودند.
روز 27 و 28 آبان، دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل در مازندران دست به تجمع و اعتراض زدند. طبق گزارش پایگاه خبری امیرکبیر: "علت اصلی این اعتراض دانشجویان از زمانی آغاز شده است که متوجه شدند به زودی دربﻫﺎﻯ ورودی دانشگاه برای دختران و پسران تفکیک خواهد شد و دانشگاه قصد دارد با استخدام چند نگهبانان زن موج برخورد با دانشجویان دختر و مسئلۀ حجاب آنها را که از زمان دولت نهم افزایش یافته بود گسترده تر کند.در ابتدا دانشجویان با برگزاری جلسۀ بحث آزاد در مقابل انجمن اسلامی این دانشگاه به بحث حول تفکیک جنسیتی در دانشگاهﻫﺎﻯ کشور و بالاخص این دانشگاه پرداختند. در ابتدای این جلسه که با حضور بیش از ۱۵۰ نفر از دانشجویان دختر و پسر انجام شد یکی از دانشجویان به بیان تاریخچۀ تفکیک جنسیتی در ایران پرداخت و تاریخچهﺍﻯ از آن را بیان کرد. سپس دانشجویان این پدیده را در دولت احمدی نژاد و مخصوصاً در دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل مورد نقد و بررسی قرار دادند و اعمال انجام شده توسط مسئولین دانشگاه را در این زمینه از جمله جدا کردن درهای ورودی دانشگاه و تفکیک مراسم معارفه ورودیﻫﺎﻯ جدید و تفکیک اردوهای دانشجوئی و.... را محکوم کردند.در طول این جلسه و پس از آن دانشجویان به جمع آوری طوماری اعتراضی در همین زمینه از شرکت کنندگان پرداختند. در بخشی از متن آغازین این طومار تفکیک جنسیتی را در راستای توهین به شعور، عزت و حقوق دانشجویان دانستند و آن را زیر پا گذاشتن قداست دانشگاه قلمداد کردند."....

این اعتراضات متنوع و شکوهمند دانشجویان نشان دهندۀ آن است که فضای پر تلاطم جامعه دانشگاهی کاملاً سیاسی است و دانشگاهیان اعم ازدانشجو و استاد سالهاست با دادن قربانیهای فراوان پرچم مبارزه علیه حکومت فاشیستی مذهبی را بر افراشته و خواستهﻫﺎﻯ مشخص و اصولی خود را درمقابل رژیم ضد علم ودانش که دانشگاه را با پادگان و مکتبخانه دوران قرون وسطی عوضی گرفته، طرح کرده است. جدائی دین از آموزش و لغو قوانین تبعیض جنسیتی (آپارتاید جنسی)، کوتاه شدن دست نیروی انتظامی و مأموران امنیتی و چماق دار از دانشگاه ، آزادی بیان و عقیده ...و مطالبات طبیعی و انسانی می باشند که رژیم پس ماندۀ جمهوری اسلامی قادر به پاسخگوئی بدانها نیست و چارهﺍﻯ جز سرکوب نمی بیند. روحانیت مرتجع که دشمن سوگند خوردۀ علم و دانش است و مرگ خویش را در رشد فکری و علمی دانشجو می بیند از روی ترس و استیصال دست به مقاومت ارتجاعی می زند و با تکیه بر سرنیزه و همۀ امکانات امنیتی به سرکوب دانشجویان آزادیخواه و آینده سازان میهن می پردازد.
اما علیرغم همۀ این بگیر وببندها ، زندان و شکنجۀ دانشجویان و از سوئی تهدید و ارعاب و آزار و اذیت خانوادهﻫﺎﻯ دانشجویان و... شعلۀ مبارزه خاموش نگردیده و دانشجویان سنگر به سنگر علیه مستبدان حاکم می رزمند و در اثر تداوم همین مبارزه است که این جنبش امروز از حمایت بسیاری از اقشار جامعه برخوردار گردیده است. دانشجویان باید درعین طبیعی ترین نوع زندگی درمیان مردم و با مردم در صدد کسب حداکثر فایده با دادن حداقل قربانی باشند. باید از فعالیت کاملاً علنی و ماجراجوئی خودداری کرده و تداوم کار مبارزه را تضمین نمود. جنبش دانشجوئی باید با هوشیاری و خط کشی روشن با جریانات مشکوک وعلنی گرا که بنام "چپ و کمونیست" به سمپاشی مشغولند، برزمد و بر پاکیزگی مبارزۀ دموکراتیک، ضد امپریالیستی وعدالتخواهانۀ این جنبش که سنت دیرینهﺍﻯ دارد تأکید ورزد.

16 آذر، روز دانشجو و آنچه که باید طرح گردد

امسال نیز مثل هرسال دانشجویان شجاع و مبارز میهن ما به استقبال 16 آذر، روز دانشجو می روند، روز همبستگی و یگانگی همۀ دانشجویان علیه ارتجاع و امپریالیسم. همان طورکه درگذشته طرح کردهﺍیم نیاز جنبش دانشجوئی درشرایط کنونی ایجاد کنفدراسیون واحد وسراسری دانشجویان است که بتوان با برنامه و اهداف واحد صنفی سیاسی، وسیع ترین قشردانشجو را درآن متشکل کرد و به فعالیت دراز مدت پرداخت. چنین تشکیلات تودهﺍﻯ ودمکراتیکی می تواند دربرگیرندۀ منافع عام تودۀ دانشجو صرف نظراز مرام و مذهب و ملیت باشد. چنین سازمانی دراهداف و وظایف دموکراتیک خود نمی تواند نسبت به سرنوشت سایرستمدیدگان جامعه نظیر کارگران، زحمتکشان، زنان، معلمان، کارمندان... بی تفاوت باشد. این تشکیلات ماهیتاً دموکراتیک و ضد امپریالیستی است و مخالف تحریم اقتصادی و هرنوع دخالت خارجی در امور داخلی ایران است. خواست جدائی دین از دولت و آموزش و لغو حجاب اجباری، برچیدن تفکیک جنسیتی( آپارتاید جنسی)، آزادی بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی ،اخراج نیروهای انتظامی، حراست و بسیج و تفتیش عقاید از صحن دانشگاه...... خواست عموم دانشجویان است. تنها با تأسیس چنین تشکلی است که می توان با دفاع از منافع عام جنبش دانشجوئی به طور جدی و یکپارچه ودراتحاد با کارگران و زحمتکشان در مقابل رژیم تاریک اندیش جمهوری اسلامی ایستاد و آن را به چالش گرفت.
حزب ما به دانشجویان به مناسبت بیداری و پیکارجوئی و شجاعت آنها درود میفرستد و با تمام قوا ازمبارزاتشان پشتیبانی میکند. مارکسیست لنینیستهای درون این جنبش باید به حزب طبقۀ کارگر ایران، حزب کارایران(توفان) بپیوندند و از رهنمودهای این حزب در کار مبارزۀ خویش با دورنمای کمونیستی سودجویند
.

نقل ازتوفان الکترونیکی نشریه الکترونیکی حزب کارایران شماره 28 آذر 87
http://www.toufan.org/
toufan@toufan.org