یکم: سال گذشته رادیو زمانه، ایران وایر، ایران اینترناشنال، منو وتو وبی بی سی فارسی اولین رسانههایی بودند که خبر جانباختن مهسا امینی را منتشر کرده و همراه با یک کارزار جهانی تحت رهبری امپریالیستهای اروپایی وآمریکایی بر طبل تشدید تحریمهای اقتصادی، بستن سفارتخانههای ایران، مداخله نظامی و براندازی رژیم اسلامی کوبیدند. از هنرپیشههای هالیودی گرفته تا سیاستمداران دست راستی و نئوفاشیستی و احزاب خودفروخته سیاسی همه به میدان آمدند تا کار رژیم را با شعار پوپولیستی و تجزیهطلبانه «زن زندگی آزادی» یکسره کنند. اپوزیسیون راست و ارتجاعی ایران نیز پرچم ورشکسته همه باهم را برافراشته و گردهمایی ۵٠ هزار نفره در برلن را به عنوان نقطه عطفی برای یک اتحاد بزرگ درخارج از کشور به نمایش گذاشتند. اما این جنگ هیبریدی سازمان یافته جهانی ازسوی نظم در حال افول غرب با تمام سازوکارش با شکست روبرو شد و امید آنها نیز برای احیای آن در سالگرد «انقلاب ژینا» وبا بیاعتنایی مردم به یاس مرگ بدل گشت.
دوم:
اکنون
اما بلافاصله بعد از انتشار خبر مترو تهران توسط رسانههای فارسی زبان و بازداشت
مریم لطفی خبرنگار شرق مجددا ارتش جنگ
هیبریدی به میدان آمدند تا «جنبش زن زندگی آزادی» دیگری بر پاسازند.
الگو
برداری از تحولات سال گذشته و برجسته کردن عناصر معلوالحال تجزیهطلب که نقش مهمی
در فضای رسانهای داشتند،در روزهای اخیر هم درحال فضاسازی در سایت «هه نگاو» کردی
وسازمان حقوق بشری هستند و با طرح مسخره
کرمانشاهی خواندن خانواده آرمیتا گراوند به دنبال اهداف ارتجاعی خود میباشند.
سوم:
آنچه
در ایران جریان دارد از تشدید تضادهای حاکمیت و گردش به شرقش گرفته تا تحولات منطقهای،
حتا در عرصه ورزشی و بلواهای ظاهرا فوتبالی مسابقه سپاهان و تیم عربستانی (ال
اتحاد) اینها همه در کادر نزاع بینالمللی از
جنگ روسیه با ناتو تا تحولات شاخ افریقا برسر گذار به نظم جدید جهانی قابل تبیین
است.
چهارم:
هیاهوی
اخیر و از هوش رفتن دختر نو جوان در مترو تهران و سواستفاده از قانون ارتجاعی حجاب
اجباری و حضور گشت کلاغ سیاههای ارشاد
اسلامی در جامعه هیچ ربطی به حقوق بشر و احترام به حقوق زنان ایران ندارد. تا زمانی که رژیم جمهوری اسلامی به متحد غرب
بدل نشود و در نزاع بینالمللی از اتحاد با روسیه و چین دست نکشد، آراماش نخواهند گذاشت.
پنجم:
پس
از تحولات سال گذشته که بر سر حجاب اجباری و گشت ارشاد آغازیدن کرد این انتظار میرفت
که حاکمیت دست به عقب نشینی بزند و به بخشی ازمطالبات مردم پاسخ گوید. لیکن ترس از
عقب نشینی برای حفظ اقتدار خود و پس از تنفسی موقت مجددا برای ارعاب زنان به جلو خیز
برداشت ،طرح لایه حجاب وعفاف و جریمههای سنگین «بدحجابان» را ارائه کرد که
تاکنون جز تنش در جامعه و سردرگمی در خود حاکمیت حاصلی نداشته است. رژیم درمانده
به پاسخ به این مسئله اجتماعی و تناقصات موجود و از طرفی نافرمانی مدنی زنان و گسترش
بیحجابی در جامعه و بر نتابیدن ارعاب و سرکوب، خود را در بنبست و محاصره میبیند. طبعا درچنین شرایطی هر اتفاق کوچک روزمره
اجتماعی نیز میتواند به بلوای بزرگی در جامعه بدل شود و مهمترین مسائل
معیشتی مردم به ویژه کارگران را به حاشیه براند. اثبات بیگناهی رژیم در مورد به کُما
رفتن آرمیتا گراوند و انتشار فیلمهایی ازاین حادثه کمکی به فضای عمومی جامعه و
آرامش مردم نمیکند، نمیتواند از برآمد افکار عمومی داخلی و خارجی ممانعت به عمل
آورد.
بارها تاکید کردهایم
رژیمی که به مردمش تکیه نداشته باشد، بر اقتصاد نئولیبرالی و سیاست افزایش فقر و اختلاف طبقاتی و همینطور فشار بر زنان و حجاب وعفاف و
گشت شکست خورده ارشاد پای فشارد و دغدغهاش باشد، همیشه کارش زار است، سرانجام
جان سالم بدر نخواهد برد، سرنوشت غم انگیزی درانتظارش خواهد بود.
ششم مهرماه 1402
برگرفته از کانال تلگرام توفان
https://t.me/totoufan