۱۱ شهریور ۱۳۹۰

سی سال از تیرباران قهرمانان توفانی گذشت


سی سال از تیرباران قهرمانان توفانی گذشت
ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم......
"زنده آنهایند که پیکار می کنند، آنها که جان و تنشان از عزمی راسخ آکنده است، آنها که از نشیب تند سرنوشتی بلند بالا می روند. آنها که اندیشمند به سوی هدفی عالی راه می سپرندو روز و شب، پیوسته در خیال خویش یا وظیفهﺍﻯ مقدس دارند، یا عشق بزرگ"…. (ویکتور هوگو)


رفیق رضا محمد پور رفیق نادر رازی رفیق مسعود نائبیان رفیق داریوش انصاری رفیق جانبرار روحی
رفیق اصغر پهلوان رفیق مهدی شیر خدا رفیق منوچهر تهرانی رفیق ابراهیم دادجو رفیق بهرام رازی
....................
قهرمانی٬ درخشانترین تجلیات روح انسانی است که بدون شک از طبیعت انسانهایی مایه میگیرد که از تعلق خویش به تودهای خلق و از تعلق خویش به جامعه انسانی و ایده آلهای با شکوه آن اهمیت قائلند. از اینرو آگاهانه تمام نیروی خویش را که از قدرت لایزال خلق مایه میگیرد وقف مبارزه در این راه آرمان نموده و به قهرمانان فناناپذیر تاریخ مبدل میشوند. رفقا رضا محمد پور، نادر رازی، بهرام رازی، اصغر پهلوان، مسعود نائبیان، داریوش انصاری، جانبرارروحی، مهدی شیر خدا، منوچهر تهرانی و رفیق ابراهیم داد جو ازجمله این قهرمانان تاریخند که ایستاده جان دادند و درمقابل ارتجاع سر فرود نیاوردند. سردارانی از ارتش پرولتاریای ایران که در مرگ خویش زندگی نسلهای متوالی زحمتکشان از بردگان دوران باستان و پرولتاریای مدرن گرفته تا زحمتکشان آزاد دنیای فردا را در نوردیده به ابدیت٬ به دورترین نقاط فراروی تاریخ پیوسته اند.

این رفقا در سی سال پیش، درتابستان 1360 به جرم دفاع از کارگران و زحمتکسشان و آرمان کمونیستی و عضویت در حزب پرولتاریای ایران حزب کارایران(توفان) تیرباران شدند و امروز در میان ما نیستند و خیلی زود٬ زودتر از آنچه به تصور آید ما را ترک کردند. اما مرگ آنها با مرگ عادی آنچنان که همه به آن دچار میشوند٬ تفاوت بسیار داشت. آنها در اوج سلامتی جسمی و فکری٬ و بر قله رفیع شکوفایی تن و جان٬ آمرانه مرگ را فراخواندند تا آمریت مطلق العنان آن را در هم شکنند. آنها به مرگ زود رس دچار نگشتند٬ بلکه در آنزمان که پاسداری از آرمان زندگی٬ زندگی انسانی٬ "برای انسان زحمتکش" جز با مرگ آگاهانه وارادی ممکن نبود٬ مردند تا این آرمان و امیدهای مربوط به آن را زنده نگاه دارند. اگر تاریخ باستانی مردم با داشتن یک آرش تیرانداز بر خود میبالد. تاریخ فردای این مردم به لشگرهایی تمام و کمال از آرشهای خویش خواهد بالید. سردارانی چون حاج علی دوافروش٬ اسدالله غفارزاده٬ حیدر عمواوغلی٬ حجازی کارگر چاپخانه٬ ارانی٬ روزبه٬ آوانسیان٬ قاسمی٬ بابا پورسعادت٬ قدرت فاضلی که همچون ستارگانی در آسمان انفلاب ایران درخشیدند و زندگی والای خویش را آگاهانه فدا نمودند. کسانی که برای آرمانهای کمونیسم جان باختند.

رژیم فاشسیستی سرمایه داری جمهوری اسلامی با گلوله بارانهای خویش آنها را از میان ما برد٬ اما ما بار دیگر رفقا جانبرار روحی، مسعود نائبیان، نادر رازی،داریوش انصاری، ابراهیم دادجو، مهدی شیرخدا ، منوچهر تهرانی ، رضا محمدی، بهرام رازی، اصغر پهلوان... را درمیان کارگران و زحمتکشان ایران، معدنچیان شیلی ،مردم زحمتکش بولیوی، ملت قهرمان فلسطین بازیافته و صدای آنها را از خلال غریو رعد آسایی که خبر از توفانهای بنیان کن در آینده میدهد٬ میشنویم. آنها در وجود آن "شبحی" که به "گشت و گذار" در جهان مشغول است٬ فنا ناپذیر شده اند. شبح کمونیسم.
خاطره رفقای جانباخته ،جانبرار روحی، مسعود نائبیان، داریوش انصاری، ابراهیم دادجو، مهدی شیرخدا ، منوچهر تهرانی ، رضا محمدی و همه شهدای راه آزادی و سوسیالیسم را به سلاحی تبدیل کنیم و با آن قلب قاتلانشان را نشانه رویم. با امید و آرزوی سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی واستقرار سوسیالیسم درایران یاد این رفقا را گرامی میداریم.
یاد همه جانباختگان راه ازادی و سوسیالیسم گرامی باد!
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!

نقل از توفان الکترونیکی شماره 62 نشریه الکترونیکی حزب کارایران شهریور 1390
www.toufan.org