۱۶ تیر ۱۳۸۷

شغال بیشه مازنداران را نگیرد جز سگ مازندرانی
“خدایا! خدایا! از عقل ما کم کن و به عمر وی بیفزا“

مدتها قبل یک دانشجوی دانشگاه از حضرت صاحب الزمان خواهش کرد که روز ظهورش را بعلت مشغله وی که باید خود را برای کنکور دانشگاه آماده کند و در عین حال مایل است در ارتش مهدی خون بریزد بتاخیر اندازد. این جسارت وی منجر به آن شد که در جمهوری اسلامی جنجال بر پا شد و چنین خواهشی را از امام غایب حمل بر توهین به وی تلقی کردند و پوست آن دانشجوی از خدا بی خبر را کندند.
احمدی نژاد بدعت جدیدی نیاورده است. این آیت اُﷲُ مشکینی بود که صورت نامزدهای مجلس را از نظر صاحب الزمان گذرانده و به تصویب ایشان رسانده بود. این صاحب الزمان حتی در جنگ ایران و عراق فرمانده لشگر ایران بود و چند نفر از آنها را دولت عراق دستگیر کرد و چوب تو آستینشان نمود. از همان بدو انقلاب روحانیت خویش را نمایندگان امام زمان می دانست و می خواست کشور را تا ظهور حضرت اداره کند. آیت اﷲ خمینی را حتی نماینده امام زمان و شماری از آخوندها ی بادمجان دور قاب چین حتی خود امام زمان جا می زدند. مگر همین امام زمان نیست که در چاه جمکران پنهان شده است و برای آخوندها منبع درآمد مادی و “معنوی“ به مفهوم رواج خرافات شده است.
البته تا موقعیکه سخنان آقای احمدی نژاد در جمع طلاب مشهد بود و دامنه نفوذش تا حد تحمیق طلاب بود کسی به ایشان اعتراضی نداشت چون این نوع تبلیغات بخشی از مجموعه سیاست رژیم است ولی وقتی کار به بیرون از جلسه طلاب درز و در سیمای جمهوریاسلامی بازتاب یافت صدای جناح مخالف از کروبی گرفته و حتی آیت اﷲ مهدوی کنی نیز بدر آمد و دولت را مورد حمله قرار دادند که وی قصد دارد با به میان کشیدن پای امام زمان به مسایل اقتصادی، ورشکستگی دولت و وجود باندهای مافیائی و گرانی ارزاق و... بی کفایتی دولت را به گردن مدیریت امام زمان بگذارد. در حالیکه سوء مدیریت مربوط به سیاستهای دولت است و نه به سوء مدیریت امام زمان. آنها کار احمدی نژاد را توهین به امام زمان تلقی کرده و وی را مورد هجوم قرار دادند. کروبی گفت: “ با این اوصافی که شما از امام زمان می فرمائید عده ای خواهند گفت آقائی که هنوز نیامده مدیریتش این چنین است بعد هم که بیاید چه خواهد شد و این با اعتقادات ما سازگار نیست“. کار تکفیر احمدی نژاد بالا گرفت. آنچه تا دیروز مجاز بود و برای تحمیق عمومی لازم بود و از دست همه این حضرات بر می آمد بیکباره ممنوع اعلام گردید. امام زمان را نمی شود متهم کرد که بعلت سوء مدیریت کار کشورداری را به بن بست رسانده است. ولی همین امام زمان کسی است که آنقدر ناظر سوء مدیریت و ظلم و تعدی می ماند تا جان مردم به لب رسد و آنگاه سوار بر اسب سفید از راه می رسد و آنقدر آدم می کشد تا زانوهای اسبش در خون غوطه خورد. این امام زمان آدرسش نیز در چاه جمکران است. احمدی نژاد که خودش دست پرورده این آخوندهاست در واکنش به این اظهارات گفت: “مثلا من گفتم مدیریت عالم به دست امام زمان است. یکی گفت این طوری نگو. برنج که چهار هزار تومان می شود ، مردم به امام بدبین می شوند. در حالی که مگر مدیریت عالم با خدا نیست؟ ظلم هم هست. اشتباه در تشخیص و اجرای ماست“.
احمدی نژاد واقعا حق دارد. نباید از حق گذشت. خدا که خالق عالم است و عالم را مدیریت می کند هم مافیا را تحمل می کند و هم جنایت علیه بشریت و هم جرج بوش و ایهود اولمرت را. خدا بر خلاف ادعای شیعیان عادل نیست ظالم است و به جنایتکاران و کلاشان و کلاهبرداران نظر لطف دارد و حتی این خدای قادر مطلق زورش به شیطان نمی رسد. حال چرا باید آنچه را که در مورد خدا صادق است در مورد بنده خدا که صاحب الزمان باشد صادق نباشد؟ پس نه خدا و نه امام زمان حسن مدیریت ندارند و اطلاق سوء مدیریت به آنها نمی تواند گناه محسوب شود.
ولی در پشت پرده این جنگ مذهبی جنگ سیاسی در جریان است. هر دوی این جناحها می دانند که جنگ خدا با صاحب الزمان، شهر فرنگ آنهاست. دو قدرت بزرگ و پر نفوذ در ایران به جان هم افتاده اند. بورژوازی تجاری و بروکرات ایران در اثر فشارهای تحریم بسیار تحت فشار است و دنبال راه حلی می گردد تا با آمریکا کنار آید. آنها کنار آمدن با آمریکا را تنها راه نجات جمهوری اسلامی می دانند. بر سر تقسیم غنایم ناشی از ازدیاد بهای نفت، بر سر کنار آمدن با امپریالیستها و پذیرش شرایط آنها در حکومت ایران توافق وجود ندارد. هر جناح جناح دیگری را متهم به دزدی و ارتشاء و فساد مالی می کند. کار به آنجا رسیده است که احمدی نژاد به کنایه ابراز می کند وقتی خواستیم دست مافیا را از قدرت کوتاه کنیم رفسنجانی به دولت ترکمنستان که با آنها روابط حسنه و دوستانه دارد ندا داد تا گاز ایران را قطع کنند و دولت احمدی نژاد را تحت فشار قرار دهند. احمدی نژاد با این ادعایش می گوید که مافیای قدرت در ایران یک نظام پر قدرت، یک دستگاه دولت در دولت است که می تواند بردولتهای خارجی تاثیر بگذارد و حتی با آنها بر ضد دولت رسمی ایران همدست شود.
انتخابات مجلس نشان داد که مبارزه سختی آغاز شده است. مجلس از این ببعد به مرکز درگیریهای لفظی و بدنی بدل خواهد شد. فشار امپریالیستها هر چه بیشتر شود تضادهای حاکمیت که برای بقاء خود تلاش می کند افزوده می گردد. هیچکدام از جناحهای مافیائی حاکمیت نمی توانند به مردم تکیه کنند.
*****
بر گرفته ازتوفان شماره 100 تیر ماه 1387 ارگان مرکزی حزب کارایران
www.toufan.org
toufan@toufan.org