۱۰ فروردین ۱۴۰۳

ضایعه‌ای برای جنبش کمونیستی

 

ضایعه‌ای برای جنبش کمونیستیی ای

 

 

رفیق منوچهر کشاورزی در تاریخ چهارشنبه 8 فروردین 1403 شمسی برابر با 27 ماه مارس 2024 میلادی پس از یک دوران طویل بیماری پارکینسون ما را ترک کرد.

رفیق منوچهر در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۳۱۸ شمسی برابر با 5 مارس 1940 میلادی در اصفهان  در یک خانواده زحمتکش به دنیا آمد و  دوران تحصیلات ابتدائی خویش را در همان شهر به پایان رسانید. وی چهار سال در ایران کار کرد و سپس برای ادامه تحصیل به کشور آلمان شهر مونیخ آمد. منوچهر از همان بدو امر به علت وضعیت طبقاتی خانوادگی دارای نظریات چپ را پذیرفته وشاهد زنده مبارزات کارگران حزب توده ایران در اصفهان بود. وی کودتای 28 مرداد  1332 و سرکوب جنبش کارگری در اصفهان را با چشم خود دیده بود.

وی از همان بدو ورود به آلمان تا پایان تحصلیش کوچکترین کمک مالی از ایران دریافت‌ نکرد و با کار فراوان چه درتعطیلات و چه در زمان تحصیل، هزینه زندگی خویش را شخصا تامین می‌کرد. وی نخست به کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی پیوست ودر این سازمان برای مبارزه با استبداد سلطنتی و حمایت از مبارزات دموکراتیک و عادلانه مردم ایران فعال شد. در جریان فعالیت‌های خویش با نظریات سازمان مارکسیستی- لنینیستی توفان آشنا گشت و درمبارزه عظیم ایدئولوژیک که بر سر بروز رویزیونیسم در جنبش کمونیستی جهانی و در حزب توده ایران در گرفته بود در کنار مارکسیسم لنینیسم ایستاد و به عضویت سازمان مارکسیستی لنینیستی توفان در همان سال‌ها نخست فعالیتش درآمد.

وی چه در دوران تحصیل و چه بعد از اتمام آن به عنوان متخصص ماشین‌های روبات کار خود را در خدمت سازمان قرار داد واز نظریات آن دفاع کرد. سرانجام به عضویت هیات مرکزی سازمان مارکسیستی لنینیستی توفان درآمد و فعالیت خویش را حتی بعد از انقلاب در کادر حزب کار ایران (توفان) تا روز آخر ادامه داد. منوچهر به یکی از کادرهای درجه اول سازمان توفان در کنفدراسیون جهانی بدل شد و مسئولیت‌های فراوانی را دراین سازمان به عهده گرفت به طوریکه دولت محمدرضا شاه امر کرده بود وی را در صورت مسافرت به ایران در همان دم مرز دستگیر کرده و کت بسته به تهران بفرستند. این پرونده قطور باعث شد که حتی مورد توجه مقامات امنیتی رژیم جمهوری اسلامی نیز به عنوان «آدم خطرناک» قرار گیرد بطوریکه وی را در سفرش بعد ازانقلاب به ایران در همان فرودگاه بازداشت کردند. در مقابل اعتراض وی که پرونده‌های مورد استناد وی مربوط به دوران مبارزه با دستگاه استبداد سلطنتی است و به شرایط فعلی ایران بعد از انقلاب ربطی ندارد به طعنه به وی گفتند که اتفاقا همان پرونده‌ها برای وی مشکل‌آفرین شده‌اند، زیرا دولت کنونی نیز باید درجه خطرناک بودن وی را با توجه به قطر و مطالب پرونده‌هایش بررسی کند. وی را ماه‌ها در ایران نگاه داشتند و ممنوع‌الخروج بود. وی مسئول روابط خارجی تشکیلات در خارج از کشور با سازمان در درون از کشور بود. وی سال‌ها پیش یک همسر آلمانی اختیار کرده بود که درعرصه سیاسی به وی یاری می‌رسانید.

در آلمان علیرغم این که سال‌ها در زمینه تخصص خود کار کرده بود، دارای همسر آلمانی بود و تمام شرایط لازم و قانونی را برای اخذ تابعیت دوگانه داشت از دادن تابعیت آلمانی به وی خودداری می‌کردند و از بیان دلایل این امر نیز امتناع می‌نمودند. سال‌ها مبارزه حقوقی با مخارج سنگین لازم بود تا سازمان امنیت آلمان در مقابل فشار دستگاه قضائیه عقب نشینی کند. در روند کشمکش‌های قضائی معلوم شد که منوچهر بعد از دستگیری گروه «بادر ماینهوف» در آلمان که تحت نام «فراکسیون ارتش سرخ» مبارزه می‌کرد در اعلامیه‌ای نوشته بود که اگرچه زور آلمان‌ها به ارتش سرخ نرسید ولی زورشان به «فراکسیون ارتش سرخ» رسید. همین کنایه و ثبت آن در پرونده‌های امنیتی آلمان موجب شده بود که سازمان امنیت آلمان در مغایرت کامل با قوانین این کشور از دادن تابعیت دوگانه به وی خودداری کند. پانزده سال کشمکش قضائی لازم بود تا وی توانست بر اساس قوانین جاری تصویب شده تابعیت آلمانی نیز دریافت کند.

منوچهر به علت بیماری سخت پارکینسون قادر نبود در بسیاری فعالیت‌های عملی حزبی شرکت نماید ولی در تمام بحث‌ها در حد توانائی‌اش شرکت داشت.

حزب کار ایران (توفان) یکی از کادرهای مومن، معتقد و پایدار خویش را از دست داد و این ضایعه‌ای برای جنبش کمونیستی ایران نیز محسوب می‌شود. نگرشی به زندگی وی و تلاشش برای حمایت از حزب و فعالیت حزبی در شرایط سخت تندرستی الهام بخش ماست تا از این پایداری بیآموزیم و آن را به نسل جوان کمونیست منتقل کنیم. یادش گرامی باد.

 

یاد رفیق گرانقدر ما، منوچهر کشاورزی جاودان وراهش پررهروباد!

حزب کارایران(توفان)

چهارشنبه 8 فروردین 1403