۲۸ مهر ۱۳۸۸

پرتاب لنگه کفش بسوی صفارهرندی دردانشگاه تهران
فیلم سخنرانی صفار هرندی و اعتراض دانشجویان
فرياد دانشجویان دراعتراض به صفار هرندی، قاتل برو بیرون!
http://www.gozareshgar.com/10.html?&tx_ttnews[tt_news]=4703&tx_ttnews[backPid]=23&cHash=b6599a8b6f

صفارهرندی، از حامیان و دست‌اندرکاران دولت کودتا امروز در دانشکده فنی دانشگاه تهران حضور یافت و با واکنش اعتراضی شدید دانشجویان مواجه شد. میزان اعتراضات دانشجویان آن‌قدر شدید بود که کنترل برنامه از دست مجری خارج شد و صفارهرندی با هو کردن دانشجویان مواجه شد و نتوانست سخنان خود را برای دقایقی آغاز کند.
دانشجویان سبزپوش با توزیع مچ‌بندهای سبز در این برنامه حضورشان چشمگیر بود. سخنان ثابتی، رییس بسیج دانشگاه تهران و صفارهرندی بارها با هوکشیدن دانشجویان مواجه شد و در میان برنامه این اعتراضات تا آن‌جا بالا گرفت که یکی از معترضین به سبک الزیدی خبرنگار عراقی لنگه کفشش را به سمت صفارهرندی پرتاب کرد.صفارهرندی بدون ارائه منبع مشخصی تعداد بسیجیان کشته‌شده در حوادث پس از انتخابات را ده نفر معرفی کرد که با اعتراض دانشجویان مواجه شد. وزیر سابق ارشاد که چندی پیش به دست احمدی‌نژاد برکنار شده بود، طی سخنانی تملق‌آمیز گفت: امروز که موسوی سکوت چندساله خود را شکست باید ممنون احمدی‌نژاد باشد که چنین شرایطی را برای او فراهم کرده است. او در نهایت مجبور شد به علت اعتراضات شدید و برای جلوگیری از فضاحت به بار آمده‌ای نظیر آن‌چه برای حدادعادل و دانشجو رخ داده بود، دانشگاه را ترک کند.دولتی که تا دیروز پرتاب لنگه کفش به سمت جرج بوش را افتخاری بزرگ برای آن خبرنگار عراقی می‌دانست و حاضر شده بود به او پناه دهد به روزی افتاده که اعضای سابق و حامیان امروز کابینه خودش با لنگه کفش‌های معترضینشان روبرو می‌شود و در نهایت خفت و خواری کسانی که روزی سکان فرهنگ این مملکت را به دست گرفته بودند، از سوی دانشجویان هم تحمل نمی‌شود و مجبور به ترک دانشگاه می‌گردند.

از سایت مردمک
.....................................................................................................................

کفشی در دهان صفارهرندی
اکتبر 20, 2009 بدست luna
این روزها که بازار رفت و آمد سرهنگان فرهنگی کودتای خامنه ای به دانشگاهها داغ شده تا بلکه بتوانند با تکرار دروغ و دروغ و دروغ، آن را به واقعیت در ذهن بسیج دانشجویی در حال ریزش تبدیل کنند و تا حد امکان پایگاههایشان را در دانشگاهها از دست ندهند، از قضا حواشی این دیدارها، خود به اسناد دیگری علیه حکومت نظامی-اسلامی مبدل میشود. گرچه حکومت سعی می کند با تمهیداتی حاضران در این جلسات را از افراد وابسته به بسیج و دستچین شده گزینش کند اما بهر روی با توجه به تعداد بیشمار معترضان، کنترل این جلسات از دست وی خارج میشود.
ورود صفارهرندی، وزیر پیشین ارشاد دولت احمدی نژاد به دانشکده فنی دانشگاه تهران، که بنا بر گفته ی کارشناسان، شرم آورترین پرونده را در طول دوران این وزارتخانه پس از انقلاب بجای گذاشته و از نظر رکورد سانسور و ممیزی و بی مایگی فرهنگی در رتبه نخست قرار داده، دارای حواشی جالبی هم بود.
تکرار این دروغ که در بین کشته شدگان پس از انتخابات ۱۰ نفر بسیجی هم وجود دارند که پیشتر هم از سوی سردار فیروزآبادی ادعا شده بود اما چون پاسخی برای درخواست ارائه مشخصات آنها نداشتند، پی گرفته نشد، بار دیگر توسط صفارهرندی تکرار شد. ده بسیجی که دیگر ظاهرا باید آنها را شهدای مجهول الهویه و مجهول المکان و مجهول الزمان ! دانست زیرا کسی هم آنها را ندیده و نه می شناسد و نه می داند کجا به قتل رسیده اند و یا بر سر جنازه هایشان چه آمده و خانواده هایشان کجا هستند!
نکته ی جالب دیگر آنست که در خبر آمده پس از تکرار این ادعا از سوی صفارهرندی، برخی از اعضای بسیجی ذوق زده شده و شروع به شعار «حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست» کردند. ظاهرا این افراد نیاز به باور این مسئله دارند که مظلوم واقع شدند و این نیاز به دلیل اخبار مستند و مکتوب از جنایات شرم آوری است که بسیج در کشتار، شکنجه و تجاوز به معترضین انجام داده و همین سبب ریزش عناصر بسیاری از این گروه شده است.
در اثنای این جلسه یکی از دانشجویان معترض، لنگ کفش خود را به نشانه اعتراض بسوی صفارهرندی پرتاب می کند که البته به وی برخورد نمی کند و در خبر وبسایت بازتاب آمده «البته صفار نيز درواكنش به اين حركت در حالی كه لبخند به لب داشت گفت: لطف کنید، علامت مدنیت بسوی ما پرتاب نکنید». در اینجا می توان ژست صفارهرندی را که احتمالا تا ثانیه ای پیش از این عمل، در همه جا رفتار الزیدی خبرنگار عراقی را در پرتاب کفش به جرج بوش تحسین می کرد و آن را عین مقاومت مردم عراق در برابر اشغالگران می دانست و اکنون خود با این واکنش روبرو شده و باید در یک دوگانگی آشکار، لبخند سفیهانه ای بزند و غیرمدنی بودن این کار را محکوم کند، بیش از هرچیز حاکی از ریاکاری و منافق بودن وابستگان به حاکمیت و غیرصادق بودن آنهاست. تعجب از افراد بسیجی موسوم به دانشجو است که اگر واقعا دانشجو هستند باید بیش و پیش از هرچیز همین ماهیت منافقانه را کنکاش کنند. البته بی مایگی این دانشجو«نما»ها جای دیگری فاش میشود.

زمانی که در اینگونه دیدارها شعارهای این طیف «دانشجویان سهمیه ای بسیج» گرته برداری از شعارهای جنبش و یا مردمی و تغییر در آن برای بکارگیری علیه جنبش است. این امر بیشتر بیانگر بی استعدادی و کمبود مایه ی فکری این بخش از توان و انسجام ذهنی است تا هر چیز دیگری! به عنوان مثال وقتی فردی پلاکاردی با شعار «دروغگو، دروغگو، ۷۲ کشته کو؟» را با تقلید از شعار پرمفهوم جنبش «دروغگو، دروغگو، ۶۳ درصدت کو؟» بالا میگیرد، به این تناقض توجه ندارد که وقتی معترضان در جمع میلیونی ۲۵ خرداد یا روز قدس این شعار را می دادند، حضور اکثریت قابل ملاحظه در همان خیابانها، اثباتی بر شعارشان بود اما شعار بی محتوای تو، آیا طلب حضور کشته شده ها در سالن دانشگاه است و یا در قطعه های پراکنده ی بهشت زهرا و گورهای بی نام ونشان که اسنادشان را دستگاه عدلیه تان از دفاتر پیگیری ربوده است و افراد پیگیر را در گوشه انفرادی انداخته است؟
پس اینجاست که باید گفت آقای صفارهرندی، مگر روایت خود پیامبرتان نیست که در دهان دروغگو خاک بریزید؟ کفش که از خاک بهتر است. منافق نباش!
از سایت بالاترین ها