۱۱ مرداد ۱۳۸۸

سهراب اعرابی
ترانه موسوی

چند یادداشت کوتاه


****
این ننگ است یا جمهوری؟


تاریخ رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی تاریخ 30 سال جنایت و خیانت است، تاریخ ترور و سرکوب خونین مخالفین و شکنجه و اعدام است، تاریخ زن ستیزی، تجاوز و اجرای بی کم و کاست آپارتاید جنسی ( تفکیک جنسیتی) و بی حرمتی و پایمال کردن ابتدائی ترین حقوق انسانی زنان ایران است. این جمهوری مردم ایران نیست این نظام کثیف و شبانی اسلامی است که هیچ قرابتی با جمهوریت ندارد و نمی تواند داشته باشد. چه بیشرمانه است وقتی هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه 26 تیر ماه درتهران هم چنان از لازم و ملزوم بودن جمهوریت و اسلامیت سخن می گوید و همانند سایر اصلاح طلبان مذبذب و مدعیان "تغییر" در ایران بر ضرورت نظام جمهوری + اسلامی تأکید می ورزد. ننگ برجمهوریتی که با اسلامیت سازگار است!
جمهوری اسلامی با تقلب ننگین و کودتای سیاه 22 خرداد که به شدت در موضع تدافعی قرارگرفته است برای حفظ نظام انگلی و ضد بشری خویش چارهﺍﻯ جز کشتار و سرکوب مردم معترض و شریف ایران به وِیژه دختران و پسران جوان نمی بیند. مردم ما که این تقلب وقیحانه را بر نتابیدند متحداً دست به مقاومت زدند و لقمۀ چرب رأی 85 درصدی را بر مافیای حاکم تلخ کردند. رژیم برای زهر چشم گرفتن و ارعاب مردم به دستگیری گستردۀ معترضین، شکنجه، آدم ربائی ، تجاوز به زندانیان و قتل فرزندان آزادۀ ایران روی آورد و هرروز قربانی می گیرد. لیست جانباختگان بعد از کودتای 22 خرداد طولانی است و هر روز بر طول آن اضافه می شود. مدتی پیش قلب جوان ندا آقا سلطان مورد اصابت گلولۀ تاریک اندیشان ضد بشر قرارگرفت و به خاک افتاد. دیروز خبر قتل سهراب جوان را به مادرش دادند. امروز خبر پیدا شدن جسد دختر جوان، ترانه موسوی چون بمب در سراسر ایران پیچید و خشم و تنفر همگان را ازاین همه رذالت و پستی و زن ستیزی جمهوری اسلامی بر انگیخت. و هر روز قتلی دیگر....
ترانه موسوی در حاشیۀ درگیریﻫﺎﻯ هفتم تیر، بازداشت گردید و طبق اخبار رسیده مورد تجاوز وحشیانۀ مأموران امنیتی جمهوری اسلامی قرارگرفت. جسد سوخته و دلخراش این دختر جوان بعد از سه هفته در حومۀ قزوین پیدا شد.
ترانه موسوی نخستین زنی نیست که بدین شکل مورد تجاوز هولناک مأموران امنیتی جمهوری اسلامی قرارگرفته است و آخرین آن نیز نخواهد بود. تا زمانی که بختکی چون جمهوری اسلامی بر فراز آسمان ایران در پرواز است قربانی می گیرد و از هیچ اقدام کثیفی برای ادامۀ بقای ننگینش فروگزار نخواهد کرد. برای رهائی از این هیولای خون آشام و استقرار نظامی دمکراتیک و آزاد و حقوق برابر میان زنان و مردان چارهﺍﻯ جز سرنگونی تمامیت نظام بربرمنش جمهوری اسلامی نیست و نخواهد بود. به دنبال "موج سبز" رفتن کژراهه است و فرجامی جز شکست و یأس و سرخوردگی نخواهد داشت.
* * * *
دروغ و ریا تا کی، وقاحت هم حدی دارد

دراعتراض به سرکوب و کشتارمردم ایران آکسیونﻫﺎﻯ متنوعی در سراسر جهان علیۀ رژیم منفور جمهوری اسلامی برگزار گردیده است. یکی از پر سر و صدا ترین آکسیون اعتراضی که درسراسر جهان انعکاس یافته است حملۀ ایرانیان میهن دوست و مترقی به سفارت جمهوری اسلامی در سوئد و اشغال آن بوده است. مطبوعات، رادیو تلویزیون و رسانهﻫﺎﻯ خبری سوئد مفصلاً خبر تعرض به سفارتخانه را انعکاس دادند و توجه افکارعمومی را به سوی ایران و سرکوب خونین مردم میهن ما جلب نمودند. چنین اقدامی نمی تواند مایۀ دلگرمی مردم تحت ستم و رزمندۀ ایران که هم اکنون با دست خالی در مقابل مزدوران فاشیست جمهوری اسلامی پیکار می کنند، نگردد. این اعتراض پیروزمند که مبارزات به حق مردم را فریاد زد و به افشای بی امان آدمکشان اسلامی پرداخت، نمی تواند مایۀ سربلندی میلیونﻫﺎ ایرانی آزاده در خارج از کشور که نگران هم میهنان خود هستند، نباشد و مورد حمایتشان قرار نگیرد. لیکن هنوز جریانات آلوده و جاعل و ارتجاعی هستند که هنری جزخدمت به نظام کثیف جمهوری اسلامی ندارند.بنگاه دروغ پراکنی "پیک نت" پیک هفته درشمارۀ 107خود بی خردانه حرکت باشکوه تعرض به سفارت جمهوری اسلامی را به دارودستۀ "حسین شریعتمداری و بقایای شبکۀ سعید امامی" نسبت داد و این اقدام را توطئهﺍﻯ علیۀ جنبش خود جوش ایران تحلیل نمود. در همین مورد چنین آمده است:
» عاملين حسين شريعتمداری که بقايای شبکۀ سعيد امامی را در سوئد سازماندهی کرده، با هدف خنثی کردن حرکت خود جوش و سراسری ايرانيان خارج از کشور که جنبشی بزرگ را عليۀ کودتای انتخاباتی و همدردی با مردم داخل کشور به وجود آورده‌اند، سفارت جمهوری اسلامی در استکهلم را به اصطلاح تصرف کردند. اين طرح با همکاری کارکنان سفارت صورت گرفت و اشغال کنندگان خود را حزب کمونيست کارگری معرفی کردند. «
وقاحت و بی شرمی هم حدی دارد. دروغ و ریاکاری تا کی! تا آنجا که ما از رفقای خود درسوئد و همین طور از نوشته جات سایر جریانات انقلابی و مترقی اطلاع یافتیم این حرکت اعتراضی تحت نام گروه و یا حزب خاصی نبوده است. این آکسیون درچهارچوب کمیتهﺍﻯ به صورت فردی تدارک دیده شد. این که دست اندرکاران نابکار "پیک نت" آگاهانه این حرکت را به حزب خاصی می چسبانند هدفی جز تخریب و بی اعتبار کردن مبارزۀ ایرانیان آزادیخواه ندارند. سردمداران "پیک نت"، بنگاه دروغ پراکنی "راه توده" همان کسانی هستند که در گذشته در رکاب جمهوری سیاه اسلامی به شکار انقلابیون می پرداختند و در لو دادن مبارزین و خدمت به سازمان جهنمی امنیت جمهوری اسلامی نیز افتخار می کردند. این بیخردان از سرنوشت غم انگیز " رهبرشان " آیت الله" کیانوری که پس از این همه خوشخدمتی به رژیم سرانجام قربانی خیانت خویش گردید، درس نمی گیرند و امروز نیز با همان مرام و رویۀ گذشته به دفاع از بخشی از رژیم، جناح "اصلاح طلب" به رهبری میر حسین موسوی و شرکاء می پردازند و بازهم تکرار خیانتی دیگر... چسباندن معترضین ضد رژیم به حسین شریعتمداری اوج دنائت و پستی جریان "راه توده" است که نفرت همگان را برانگیخته است. حرکت اعتراضی ایرانیان مبارز و تعرض به سفارت جمهوری اسلامی با موفقیت پایان یافت و مورد حمایت وتحسین میلیونﻫﺎ نفر قرارگرفت . از سوئی در این کارزار جز تف و لعنت نصیب رژیم و مدافعان آن نظیر بنگاه دروغ پراکنی سایت "پیک نت" نگردید. این مبارزات در سراسر جهان هم چنان ادامه دارد و درود ما به همۀ مبارزین آزادۀ ضد رژیم وضد امپریالیست!
* * * *
ایران آبستن حوادث مهمی است

به موازات گسترش مبارزات مردم ایران علیۀ جمهوری اسلامی، بیانیهﻫﺎ و اطلاعیهﻫﺎﻯ متعدد مطبوعاتی به زبانﻫﺎﻯ مختلف از طرف شعبۀ بین المللی حزب کارایران (توفان) انتشاریافته است. ارسال این بیانیهﻫﺎ علاوه بر احزاب و سازمانﻫﺎﻯ مارکسیستی لنینیستی و اتحادیهﻫﺎﻯ کارگری و شبکهﻫﺎی ضد جنگ.. به روزنامهﻫﺎﻯ معتبر بین المللی نیز فرستاده شد. رفقای یونان با ترجمۀ بیانیهﻫﺎﻯ حزب به یونانی و توزیع آن درمیان مردم و پناهندگان ایرانی همبستگی عمیق خود را نسبت به مردم ایران ابراز داشتند. بیانیۀ حزب هم چنین در وب سایتﻫﺎ و نشریات سایر احزاب برادر نظیر ترکیه، دانمارک، نروژ، اسپانیا و فرانسه و... انعکاس یافته است. مطلب زیر ترجمۀ یکی از مقالاتی است که درمورد اوضاع کنونی ایران تنظیم و به روزنامهﻫﺎﻯ معتبر خارجی ارسال گردید. این مطلب پرده از ماهیت انتخابات ضد دموکراتیک، اختلافات جناحﻫﺎﻯ حکومتی، کودتای ضد مردمی و کشتار مردم بر می دارد .
* * *

» 12 ژوئن برابر 22 خرداد 88 خورشیدی انتخابات ریاست جمهوری اسلامی درایران برگزار گردید. چهارتن پس از غربال شورای نگهبان به عنوان نامزدهای انتخاباتی معرفی شدند. چهار نامزدی که به قانون اساسی ارتجاعی جمهوری اسلامی، اصل ولایت فقیه و قانون شرع اسلامی التزام دارند. این انتخابات به خاطر ماهیت ارتجاعی و ضد دموکراتیک آن ازجانب بخش اعظم سازمانﻫﺎ، احزاب، اتحادیهﻫﺎﻯ کارگری که سالﻫﺎست از طرف رژیم جمهوری اسلامی غیرقانونی اعلام گردیدهﺍند، تحریم گردید. اما علیرغم این، میلیونﻫﺎ مردم ناراضی که از اوضاع کنونی به تنگ آمده اند، درانتخابات شرکت کرده و خواهان برکناری دولت احمدی نژاد که جان مردم را به لب رسانده است، گردیدند. متاسفانه مردم ایران این بارهم به دلیل فقدان یک آلترناتیو دمکراتیک و مترقی بین انتخاب بد و بدتر و به بیان واضح تر بین انتخاب وبا و طاعون قرارگرفتند و به میرحسین موسوی رأی دادند. میرحسین موسوی که در رسانهﻫﺎﻯ غربی "رفرمیست" نامیده می شود، رفرمش در چهارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی و هرم حکومتی ولایت مطلقه فقیه قابل بحث است و نه بیشتر. رفرم و تحولات سیاسی که مورد نظر آقای موسوی است شامل حق تشکل، تحزب، آزادی بیان و عقیده و حقوق دمکراتیک و الغای آپارتاید جنسی(تفکیک جنسیتی) و استقرار یک سیستم دمکراتیک و سکولار و مردمی نمی باشد.
تقلب آشکار و وقیحانۀ جناح احمدی نژاد و بر آمد مردم علیۀ دستگاه حاکم و هجوم وحشیانه به تظاهرات میلیونی و آرام و کشتار دهﻫﺎ تن و مجروح ساختن صدها پسر و دختر جوان یک بار دیگر عدم گشایش سیاسی و رفرم دمکراتیک در کادر جمهوری اسلامی را به اثبات رسانده است. جمهوری اسلامی و در رأس آن علی خامنهﺍﻯ بر ادامۀ برخورد قهرآمیزعلیۀ مردم بیگناه تأکید کرده و حملات فاشیستی به مردم بی وقفه ادامه دارد. علی خامنهﺍﻯ همان راهی را انتخاب کرده است که رژیم شاه پیشه کرده بود و سرانجام توسط انقلاب مردم ایران سرنگون گردید. طبق آمارهای انتشاریافته بیش از 100 تن کشته، صدها نفر مجروح و بیش از هزارنفر دستگیر و در زندان به سرمی برند.

احمدی نژاد حامی فقرا نیست
برخی از ژورنالیستﻫﺎ و تحلیل گران خارجی، احمدی نژاد را حامی و نمایندۀ اقشار ضعیف و فرودست جامعه ارزیابی کرده و دلیل "پیروزی" وی درانتخابات را ناشی از این نفوذ گستردۀ طبقاتی تحلیل می کنند. لیکن حقیقت برخاسته ازواقعیت بیرحم جامعۀ سرمایهﺩاری ایران بر خلاف چنین ادعاهای غیرعلمی سخن می گوید. بیش از 60 درصد جمعیت هفتاد میلیونی ایران جوان و زیر 30 سال می باشند. سالﻫﺎست که ایران درگرداب بحران اقتصادی فرو رفته و حتا فروش نفت در بالاترین نرخ ممکن، 160 دلار هر بشکه، نتوانست مرهمی برشکاف عمیق طبقاتی باشد. بلکه برعکس پول نفت توسط باندهای مختلف حکومتی به یغما رفت، بخش مهمی ازاین پول صرف دستگاه سرکوب نظیر نیروی بسیجی، سپاه پاسداران و لمپن پرلتاریا معروف به لباس شخصیﻫﺎﻯ ولگرد و آدمکش گردید. درخلال چهارسال دولت احمدی نژاد، سرمایه داران چه از نوع بوروکراتیک و یا دلال، سرمایهﻫﺎﻯ کلانی به جیب زدند و از گذشته فربه تر شدند. روحانیت در کلیت خویش در حرف ازضعفا و بی چیزان دفاع می کند اما درعمل طبقۀ بورژوا و مجموعۀ نظام فاسد سرمایهﺩاری را نمایندگی میکند. رژیم جمهوری اسلامی از آنجا که سیاست خود را منطبق با رهنمودهای بانک جهانی و صندوق بین المللی پول تنظیم نموده، به طور فاحشی وضعیت معیشتی کارگران و زحمتکشان را تنزل داده و وخیم ترکرده است. خصوصی سازیﻫﺎ و اخراج کارگران به طورسرسام آوری ادامه دارد. تورم روبه فزونی است. طبق آمار بانک مرکزی ایران نرخ تورم23 درصد اعلام گردید، اما در واقعیت امر نزدیک به 40 درصد می باشد. بیکاری روبه فزونی است و مطابق مطبوعات رسمی جمهوری اسلامی نرخ بیکاری بیش از 20 درصد است. نرخ مواد خوراکی و اولیۀ مردم در یک سال اخیر 45 تا 50 درصد افزایش یافته است. این درحالیست که حداقل دستمزد برای کارگران درسال جدید 265000 تومان تعیین گردیده است. طبق نظر تحلیل گران و کارشناسان خود رژیم جمهوری اسلامی حداقل حقوق مطابق تورم موجود می بایست 850000 تومان باشد تا یک کارگر بتواند از پس مخارج سنگین زندگی بر آید. در اثر همین سیاست اقتصادی نئولیبرال احمدی نژاد، هزاران کارگر درطی سالﻫﺎﻯ اخیر اخراج شده و اکنون ماهﻫﺎست که حقوقی دریافت نکردهﺍند. فقر، گسترش فحشا و اعتیاد، خودکشی، دزدی و بزه کاریﻫﺎﻯ اجتماعی رو به فزونی است و سیاستﻫﺎﻯ اقتصادی و سیاسی احمدی نژاد نه تنها پاسخگوی حل هیچ یک ازاین مسائل نبوده بلکه برعکس اوضاع جامعه را وخیم تر و به پرتگاه سقوط کشانده است. طبق آمارهای رسمی کشور 75 درصد مردم در زیرخط فقر به سرمی برند و سیاستﻫﺎﻯ اقتصادی دولت "مهرورز" احمدی نژاد در واقع ادامۀ همان سیاست سرمایهﺩارانۀ بازار در دوران هاشمی رفسنجانی و خاتمی می باشد و در این رابطه اختلافی بین جناحﻫﺎﻯ حکومتی نیست. بدین رو بیان این که احمدی نژاد نفوذ چشم گیری در میان کارگران و زحمتکشان و کلاً اقشار تهی دست جامعه دارد و از آنها حمایت می کند کذب محض است و به هیچ وجه با واقعیت نمی خواند. احمدی نژاد و دارودستۀ وی با یک کودتا و به صورت وقیحانهﺍﻯ دست به تقلب زده تا به هر طریق ممکن قدرت را حفظ کنند.

اعتراضات مردم بر حق است
مردم ایران و به وِیژه پسران ودختران جوان به صورت میلیونی و تودهﺍﻯ در مقابل این کودتا و تقلب انتخاباتی ایستادند و از خشونت عریان و فاشیستی نیروهای امنیتی و مسلح رژیم هراسی بدل راه ندادند. دختران جوان نقش ارزندهﺍﻯ در این حرکات اعتراضی ایفا نمودهﺍند. اعتراضات مردم تهران چشم گیر بود. بیش از 3 میلیون نفر به خیابانﻫﺎ آمدند و تنفر خود را نسبت به رژیم نشان دادند. در شهرهای دیگر ایران نظیر رشت، تبریز، اورومیه، بابل، آمل، مشهد، اصفهان .... تظاهراتﻫﺎﻯ مشابهﺍﻯ نه به ابعاد تهران بروز کرد. در خارج از کشور نیز اعتراضات گستردهﺍﻯ علیۀ رژیم جمهوری اسلامی انجام گرفت و هم چنان ادامه دارد. شماری از اتحادیهﻫﺎﻯ کارگری ایران به طور روشن همبستگی خود را با اعتراضات مردم نشان دادند. بسیاری از احزاب و اتحادیهﻫﺎﻯ مترقی در خارج، از مبارزات مردم حمایت کرده و این امر هم چنان ادامه دارد. آن چه که مردم ایران امروز می طلبند و برای آن می رزمند روشن است. دموکراسی، عدالت اجتماعی و یک حکومت سکولار خواست اکثریت جامعۀ ایران است. شخصیت و نیروئی که از این مطالبات به طور شفاف و بی پرده دفاع نماید و از طرفی مخالف دخالت و نفوذ امپریالیسم در ایران باشد دیر یا زود رهبری جنبش را از آن خود خواهد کرد.
مردم ایران دارای تاریخ درخشان ضد استعماری و ضد امپریالیستی می باشند و دو انقلاب بزرگ بهمن و مشروطه ایران و ملی کردن صنعت نفت دلالت بر همین امر دارد. جنبش مردم ایران به ظاهر سرکوب گردید اما اوضاع، آتش زیر خاکستر است. ایران آبستن حوادث مهمی است. مردم ایران به حمایتﻫﺎﻯ مردمی در سراسرجهان نیازمندند. «

نقل از توفان الکترونیکی شماره 36 نشریه الکترونیکی حزب کارایران مرداد ماه 1388
www.toufan.org