۱۴ دی ۱۳۸۸


بهمن قبادی در مصاحبه با اومانيته:

عمر حکومت اسلامی سر آمده

روز: بهمن قبادي، فيلمساز کرد تبار ايراني، متعلق به موج جديدی در سينمای ايران است که در آن شکلی از نئورئاليسم به شيوه ايرانی خلق شده است. او سال گذشته در زمان آزادی رکسانا صابری که هفته ها در تهران زندانی بود، ايران را ترک کرد. فيلم آخر او "کسی از گربه های ايرانی خبر نداره" که به صورت تقريباً مخفی فيلمبرداری شده، در جشنواره کن جايزه "نوعی نگاه" را از آن خود کرد. اين فيلم هفته گذشته در پاريس به روی اکران آمد. درحالی که تظاهرات مردم معترض در ايران همچنان ادامه دارد، وی در مصاحبه ای با روزنامه اومانيته به سؤالاتی در مورد جنبش مردم ايران و موضع تند دولتمردان جمهوری اسلامی پاسخ می دهد.

شما در فيلم آخرتان "کسی از گربه های ايرانی خبر نداره" جوانانی را به تصوير کشيده ايد که علاقه مند به موسيقی و فرهنگ غربی هستند. آيا فکر می کنيد آنها امروز می توانند نماينده جوانان ايرانی باشند؟

آنها جزئی از اين جوانان هستند و حتی می توان گفت بخش بزرگی از جوانان ايرانی را تشکيل می دهند. البته معتقد نيستم که آنها از فرهنگ غربی کپی برداری کرده باشند. آنها براساس مدلی شناخته می شوند که شما آن را غربی می ناميد. آنها شيوه و سبک خاص خود را دارند. به من گفته اند که در ايران بيش از ۲۰۰۰ گروه موسيقی پاپ وجود دارد؛ نه تنها در تهران، بلکه همچنين در شهرهای استان کردستان و استان های ديگر... مشکل اصلی اين است که آنها دائماً مجبورند خود را مخفی کنند و همواره نگران باشند. آيا امروز همين جوانان هستند که در خيابان ها عليه حکومت تظاهرات می کنند؟ چه کسانی در اين شش ماه تظاهرات کرده اند؟ جمعيت ايران بسيار جوان است: ۷۰ درصد جمعيت ۷۵ ميليون نفری ايران را جوانان تشکيل می دهند. مردم خسته شده اند. آنها ديگر از اين خفقان فرهنگي، اجتماعی و سياسی که ۳۰ سال است بر ايران تحميل می شود خسته شده اند. در گذشته، مردم متحد نبودند و به راحتی دست از مبارزه برای آزادی برمی داشتند. امروز همه چيز تغيير کرده. حکومت ديگر نمی تواند سانسوری که قبلاً به سادگی اعمال می کرد را اعمال کند: جدا از اينترنت و راه های ارتباطاتی مدرن، بالا رفتن سطح تحصيلات و سطح تفکر مردم نيز بسيار چشمگير بوده. آنها بينش و ديدگاه های جديدی از آزادی و دموکراسی به دست آورده اند و مايل به گشايشی هستند که ظاهراً حکومت نمی تواند آن را برقرار سازد. حکومت اسلامی يک حکومت خشونت گرا و ارعاب گر است که سانسور و خفقان را سرلوحه کار خود قرار داده. امروز جوانان پس از گذشت سال ها هراس و گريز، فرياد برمی آورند که از اين وضع خسته شده اند. آنها می گويند ديگر کافی است و اکنون خواهان تغيير و تحول هستند. آنها به جای دين سالاري، فساد مالی و هدر دادن منابع کشور، خواستار دموکراسي، آزادي، عدالت اجتماعی و پيشرفت هستند. درحقيقت، اين جوانان اند که طی اين ماه ها جنبش اعتراض آميز را پيش برده اند و نسل های قبل از خود را نيز مجاب به مشارکت در اين جنبش کرده اند. من بدون هيچ خجالتی اين مسأله را می گويم که من و افرادی که از نسل من اند [از جمله رهبران جنبش]، از اين جوانان پيروی می کنند. اين درحالی است که اين جوانان تنها برخاسته از خانواده های متوسط يا دانشجويان نيستند. اين خواسته ها در سراسر کشور طنين انداز شده و همين مسأله به من اميد می دهد. من معتقدم که اين جنبش علی رغم خشونت ها و سرکوب هايی که هر روز بيش از روز گذشته توسط حکومت اسلامی اعمال می شود، همچنان به راه خود ادامه خواهد داد.

پس شما معتقديد که تظاهرکنندگان ديگر خواستار تکرار انتخابات نيستند. آنها اکنون چه می خواهند؟

حکومت جمهوری اسلامی پس از انتخابات احمدی نژاد و در ابتدای اعتراض ها اين امکان را داشت که بر افکار عمومی تأثير بگذارد و با راضی کردن بخشی از خواسته های مشروع مردم آنها را آرام کند؛ به عنوان مثال، با برگزاری انتخابات مجدد... ولی اين حکومت طبق روال و مواضع هميشگی اش، به استفاده از زور و خشونت دست يازيد. مردم ايران در زمان اعتراضات ابتدا فرياد برآوردند که می خواهند رأی شان خوانده شود. من فکر نمی کنم از اين پس، برآوردن اين خواسته کفايت کند. درست به مانند تغيير سيستم سياسی کشور توسط دولتمردان، مردم و تظاهرکنندگان نيز طی ماه های اخير از نظر سياسی به شکلی قابل توجه تغيير کرده اند. آنها ديگر به بازگشت به حالت قبل از انتخابات راضی نمی شوند. آنها قاطعانه حق خود را می خواهند: داشتن آزادي، برقراری دموکراسی و گشايش اجتماعی و سياسی. طی ماه های آينده هر اتفاقی بيفتد، مطمئناً حکومت ديگر آن حکومت قبلی نيست و در اين بازی شکست خورده است. پس به گفته شما، امکان اينکه اين رويارويی ها طی روزها و هفته های آينده شدت و خشونت بيشتری به خود بگيرد وجود دارد؟ حکومت اسلامی هنوز می تواند بقای خود را تا مدتی حفظ کند، البته فقط با اعمال زور و خشونت و سرکوب های بيشتر و بيشتر. اين حکومت ديگر مشروعيت ندارد. می توان برای مدتی جنبش را دچار مشکل کرد و جلوی پيشرفت آن را گرفت، ولی اکنون مطمئنم که تنها تحول و تغيير می تواند راه حل اين کار باشد. اين تحول تا چند ماه يا چند سال آينده حتمی خواهد بود و اجتناب ناپذير است.... ديگر عمر اين حکومت سر آمده.