فریاد خشم مردم
روز قدس هم فرا رسید و مردم با انگیزه و نیت خاص سیاسی خویش وسیعا به میدان آمدند و نفرت و انزجارخویش را نسبت به حکومت کشتار و شکنجه جمهوری اسلامی و در راس آن سید علی خامنه ای ابراز داشتند. تهدید و ارعاب و منع مردم برای شرکت درتظاهرات و پیش گیری از "طرح شعارهای انحرافی" کارساز نشد و باردیگر بغض فروخفته صدها هزار نفر مردم تحت ستم و جان به لب آمده ایران ترکید وجمهوری سرکوب و شکنجه اسلامی را به چالش گرفتند. حکومت مافیایی خامنه ای- احمدی نژاد که ناچار گردید تن به برگزاری چنین روزی دهد، تدارک گسترده ای نیز برای مهار تظاهرات عظیم مردم و بهره برداری بین المللی از آن دیده بود که تماما با شکست افتضاح آمیزی همراه بوده است. دهها هزار پاسدار و بسیجی و لباس شخصی درمقابل اراده میلیونی مردم تشنه آزادی شکست خوردند. باردیگر مردم شعار نترسیم نترسیم ما همه با هم هستیم سردادند. باردیگر خاطرات تظاهرات های عظیم خرداد و تیرماه بعد از تقلب و کودتای انتخاباتی زنده شد. باردیگر روحیه همبستگی و یگانگی و رزم مشترک علیه گراز های اسلامی و چاقوکشان بی وجدان بیت ولایت که صدها انسان بیگناه و پر امید را درماههای اخیر گشته و بصورت وحشیانه ای شکنجه کرده ، برجسته گردید و به مردم اعتماد بنفس داد تا به پیکارش علیه استبداد و اختناق قرون وسطایی ادامه دهد. این تظاهرات همانند تظاهرات های قبلی اما نکات قوت و ضعف خودرا داشته است. شعارهای مرگ بر دیکتاتور، دولت کودتا استعفا استعفا ، شعار جدایی دین از دولت، اعتراف شکنجه دیگر اثر ندارد، احمدی دروغگو، بروگمشو! زندانی سیاسی آزاد باید گردد...... مردم چرا نشستین ایران شده فلسطین... فلسطین فلسطین ما هستیم ما هستیم ، هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران... ازجمله شعارهای مترقی و ادامه شعارهای تظاهرات های گذشته اند که در تظاهرات امروز نیز بازتاب یافته اند. لیکن سوای این شعار ها ، شعارهای دیگری نیزمانند " نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران و یا شعار انحرافی مرگ بر چین و روسیه فریاد زده شد که فاقد دوراندیشی سیاسی بوده و عملا بسود صهیونیستهای اسرائیل و امپریالیسم آمریکا می باشد. تبلیغ نفرت ضد فلسطین و ضد لبنان و ضد عرب، بی توجهی به دسیسه های امپریالیستها و صهیونیستها در ایران و بی توجهی به امر همبستگی میان خلقهای منطقه به هیچ وجه بسود جنبش دمکراتیک مردم ایران نیست و نخواهد بود وسرنخ اصلی این شعارها در دستان ناپاک کسانی است که سردرآخورامپریالیسم آمریکا و چماقش اسرائیل درمنطقه دارند. نمی توان به بهانه انتقاد به سیاستهای احمدی نژاد درقبال فلسطین و لبنان، به انحراف درغلتید ومهرباطل بر همبستگی بین خلقها کوبید. چگونه می توان درقبال ملت فلسطین که تحت اشغال و سرکوب وحشیانه است سکوت کرد ووجدانمان ازاین همه ظلمی که برآن رفته است معذب نگردد و بگوییم به "ما چه گور بابای آنها " از طرفی انتظار داشته باشیم سایر مردم جهان از مبارزات مردم ایران برای آزادی و رهایی حمایت کنند. این دیگر چه صیغه ایست که به همبستگی ملل تف میریزد و "جانش را فدای ایران میکند". روشن نیست پیکار برای آزادی و دمکراسی درایران چه تناقصی با امرهمبستگی وبرادری با سایر ملل دارد؟ متاسفانه این شعار به رغم ظاهر فریبنده آن که به مذاق عده ای خوش می آید اما اساسا یک شعار انحرافی و ارتجاعی است که باید با آن به مبارزره برخاست.
احمدی نژاد با سیاست پوپولیستی و درگرما گرم تبلیغات و حملات سیاسی علیه اسرائیل تفاوت میان صهیونیسم و یهودی ستیزی را حذف می کند و با بیان غیر دیپلماتیک گزک بدست صهیونیستها داده و می دهد و با اقدامات نابخردانه اش آب به آسیاب صهیونیستها و ماشینهای تبلیغاتی صهیونیسم می ریزد وبا سیاست سرکوبگرانه اش و یورش به هرگونه حرکت مستقل دفاع ازخلق فلسطین فضای انحرافی و گرایش به راست را درایران آفریده و به امر همبستگی با خلق فلسطین ضربه شدیدی وارد ساخته است. سرکوب وحشیانه مردم، گسترش فقر و نکبت درایران و از طرفی تبلیغات شیادانه برای آزادی ملت فلسطین بخشی ازمردم ایران را به ضدیت با ملت فلسطین کشانده است که مسببش جمهوری جنایتکار اسلامی است و باید با آن مبارزه کرد.
در امرهبستگی با ملت فلسطین آن شعاری که خشم دو رژیم بنیادگرای اسرائیل وجمهوری اسلامی را بر می انگیزد و برای توده ها نیز ملموس و قابل فهم و احساس همسرنوشتی و همبستگی می آفریند همان شعار مردم چرا نشستین ایران شده فلسطین است و باید به تبلیغ وسیع این شعار پرداخت وآن را چون پتکی بر سر رژیم صهیونیستی اسرائیل و رژیم ارتجاعی احمدی نژاد و شرکاء کوبید....
مراسم تبلیغی روز قدس به رغم تمام تلاش رژیم برای مشروعیت بیرونی اما باعث بی آبرویی وبه عزای جمهوری اسلامی و دارودسته کوتاچی خامنه ای – احمدی نژاد تبدیل شده است. تعدادی از مردم در شهرهای رشت، تبریز، تهران، کرمانشاه، شیراز.. بازداشت شده اند. لیکن این قبیل اقدامات وحشیانه دیگر اثر ندارد و رژیم محکوم به شکست است.
ما گفته ایم که اوضاع آتش زیر خاکستر است وهر لحظه امکان دارد از کوچکترین جرقه ای حریق برخیزد. گفته ایم ،جنبشی که در پائین درگرفته است درکلیتش جنبش خرد در مقابل جهالت است. این جنبش حتی بعلت این طیف عظیم نابسامانی و نارضائی بخشی از طبقات حاکمه را نیز در بر گرفته است. طبیعتا درجه تحول و خواست پیشروی درهمه شرکت کنندگان یکسان نیست.هر چه جنبش رادیکالتر شود ترکیب جنبش تغییر می کند. عناصر وابسته به طبقات مرفه و بالای شهری به خانه های خویش برمی گردند. ولی خواستهای مردم خواستهای به حقی است و باید از آنها حمایت کرد و به مرد م با حوصله نشان داد که تحقق این خواستهای انسانی، مدنی، سیاسی تنها بر ویرانه های رژیم جمهوری اسلامی امکان پذیر است. هرگونه مبارزه ای در چارچوب بقاء رژیم جمهوری اسلامی تکرار وضعیت کنونی است و فرجامی جز شکست نخواهد داشت.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!
زنده باد سوسیالیسم این پرچم نجات بشریت!
زنده باد همبستگی بین المللی!
حزب کارایران(توفان)
27 شهریور 1388
روز قدس هم فرا رسید و مردم با انگیزه و نیت خاص سیاسی خویش وسیعا به میدان آمدند و نفرت و انزجارخویش را نسبت به حکومت کشتار و شکنجه جمهوری اسلامی و در راس آن سید علی خامنه ای ابراز داشتند. تهدید و ارعاب و منع مردم برای شرکت درتظاهرات و پیش گیری از "طرح شعارهای انحرافی" کارساز نشد و باردیگر بغض فروخفته صدها هزار نفر مردم تحت ستم و جان به لب آمده ایران ترکید وجمهوری سرکوب و شکنجه اسلامی را به چالش گرفتند. حکومت مافیایی خامنه ای- احمدی نژاد که ناچار گردید تن به برگزاری چنین روزی دهد، تدارک گسترده ای نیز برای مهار تظاهرات عظیم مردم و بهره برداری بین المللی از آن دیده بود که تماما با شکست افتضاح آمیزی همراه بوده است. دهها هزار پاسدار و بسیجی و لباس شخصی درمقابل اراده میلیونی مردم تشنه آزادی شکست خوردند. باردیگر مردم شعار نترسیم نترسیم ما همه با هم هستیم سردادند. باردیگر خاطرات تظاهرات های عظیم خرداد و تیرماه بعد از تقلب و کودتای انتخاباتی زنده شد. باردیگر روحیه همبستگی و یگانگی و رزم مشترک علیه گراز های اسلامی و چاقوکشان بی وجدان بیت ولایت که صدها انسان بیگناه و پر امید را درماههای اخیر گشته و بصورت وحشیانه ای شکنجه کرده ، برجسته گردید و به مردم اعتماد بنفس داد تا به پیکارش علیه استبداد و اختناق قرون وسطایی ادامه دهد. این تظاهرات همانند تظاهرات های قبلی اما نکات قوت و ضعف خودرا داشته است. شعارهای مرگ بر دیکتاتور، دولت کودتا استعفا استعفا ، شعار جدایی دین از دولت، اعتراف شکنجه دیگر اثر ندارد، احمدی دروغگو، بروگمشو! زندانی سیاسی آزاد باید گردد...... مردم چرا نشستین ایران شده فلسطین... فلسطین فلسطین ما هستیم ما هستیم ، هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران... ازجمله شعارهای مترقی و ادامه شعارهای تظاهرات های گذشته اند که در تظاهرات امروز نیز بازتاب یافته اند. لیکن سوای این شعار ها ، شعارهای دیگری نیزمانند " نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران و یا شعار انحرافی مرگ بر چین و روسیه فریاد زده شد که فاقد دوراندیشی سیاسی بوده و عملا بسود صهیونیستهای اسرائیل و امپریالیسم آمریکا می باشد. تبلیغ نفرت ضد فلسطین و ضد لبنان و ضد عرب، بی توجهی به دسیسه های امپریالیستها و صهیونیستها در ایران و بی توجهی به امر همبستگی میان خلقهای منطقه به هیچ وجه بسود جنبش دمکراتیک مردم ایران نیست و نخواهد بود وسرنخ اصلی این شعارها در دستان ناپاک کسانی است که سردرآخورامپریالیسم آمریکا و چماقش اسرائیل درمنطقه دارند. نمی توان به بهانه انتقاد به سیاستهای احمدی نژاد درقبال فلسطین و لبنان، به انحراف درغلتید ومهرباطل بر همبستگی بین خلقها کوبید. چگونه می توان درقبال ملت فلسطین که تحت اشغال و سرکوب وحشیانه است سکوت کرد ووجدانمان ازاین همه ظلمی که برآن رفته است معذب نگردد و بگوییم به "ما چه گور بابای آنها " از طرفی انتظار داشته باشیم سایر مردم جهان از مبارزات مردم ایران برای آزادی و رهایی حمایت کنند. این دیگر چه صیغه ایست که به همبستگی ملل تف میریزد و "جانش را فدای ایران میکند". روشن نیست پیکار برای آزادی و دمکراسی درایران چه تناقصی با امرهمبستگی وبرادری با سایر ملل دارد؟ متاسفانه این شعار به رغم ظاهر فریبنده آن که به مذاق عده ای خوش می آید اما اساسا یک شعار انحرافی و ارتجاعی است که باید با آن به مبارزره برخاست.
احمدی نژاد با سیاست پوپولیستی و درگرما گرم تبلیغات و حملات سیاسی علیه اسرائیل تفاوت میان صهیونیسم و یهودی ستیزی را حذف می کند و با بیان غیر دیپلماتیک گزک بدست صهیونیستها داده و می دهد و با اقدامات نابخردانه اش آب به آسیاب صهیونیستها و ماشینهای تبلیغاتی صهیونیسم می ریزد وبا سیاست سرکوبگرانه اش و یورش به هرگونه حرکت مستقل دفاع ازخلق فلسطین فضای انحرافی و گرایش به راست را درایران آفریده و به امر همبستگی با خلق فلسطین ضربه شدیدی وارد ساخته است. سرکوب وحشیانه مردم، گسترش فقر و نکبت درایران و از طرفی تبلیغات شیادانه برای آزادی ملت فلسطین بخشی ازمردم ایران را به ضدیت با ملت فلسطین کشانده است که مسببش جمهوری جنایتکار اسلامی است و باید با آن مبارزه کرد.
در امرهبستگی با ملت فلسطین آن شعاری که خشم دو رژیم بنیادگرای اسرائیل وجمهوری اسلامی را بر می انگیزد و برای توده ها نیز ملموس و قابل فهم و احساس همسرنوشتی و همبستگی می آفریند همان شعار مردم چرا نشستین ایران شده فلسطین است و باید به تبلیغ وسیع این شعار پرداخت وآن را چون پتکی بر سر رژیم صهیونیستی اسرائیل و رژیم ارتجاعی احمدی نژاد و شرکاء کوبید....
مراسم تبلیغی روز قدس به رغم تمام تلاش رژیم برای مشروعیت بیرونی اما باعث بی آبرویی وبه عزای جمهوری اسلامی و دارودسته کوتاچی خامنه ای – احمدی نژاد تبدیل شده است. تعدادی از مردم در شهرهای رشت، تبریز، تهران، کرمانشاه، شیراز.. بازداشت شده اند. لیکن این قبیل اقدامات وحشیانه دیگر اثر ندارد و رژیم محکوم به شکست است.
ما گفته ایم که اوضاع آتش زیر خاکستر است وهر لحظه امکان دارد از کوچکترین جرقه ای حریق برخیزد. گفته ایم ،جنبشی که در پائین درگرفته است درکلیتش جنبش خرد در مقابل جهالت است. این جنبش حتی بعلت این طیف عظیم نابسامانی و نارضائی بخشی از طبقات حاکمه را نیز در بر گرفته است. طبیعتا درجه تحول و خواست پیشروی درهمه شرکت کنندگان یکسان نیست.هر چه جنبش رادیکالتر شود ترکیب جنبش تغییر می کند. عناصر وابسته به طبقات مرفه و بالای شهری به خانه های خویش برمی گردند. ولی خواستهای مردم خواستهای به حقی است و باید از آنها حمایت کرد و به مرد م با حوصله نشان داد که تحقق این خواستهای انسانی، مدنی، سیاسی تنها بر ویرانه های رژیم جمهوری اسلامی امکان پذیر است. هرگونه مبارزه ای در چارچوب بقاء رژیم جمهوری اسلامی تکرار وضعیت کنونی است و فرجامی جز شکست نخواهد داشت.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!
زنده باد سوسیالیسم این پرچم نجات بشریت!
زنده باد همبستگی بین المللی!
حزب کارایران(توفان)
27 شهریور 1388