۳ تیر ۱۴۰۴

آتش‌ بس، تنفس و فرصتی برای آمریکا واسرائیل وادامه تجاوز به ایران است

 

آتش‌ بس، تنفس و فرصتی برای آمریکا واسرائیل وادامه تجاوز به ایران است

  پس از12 روز جنگ تجاوزکارانه به ایران گویا آتش بسی درراه است. ترامپ درحالی‌که کمتر از ۴۸ ساعت قبل، حمله‌ای نظامی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران انجام داد، خبراز اعلام آتش‌بس میان ایران و رژیم صهیونیستی اسرائیل داده است؛ گویی آمریکا اساسا طرفی ازاین جنگ تجاوزکارانه  نیست ونبود و اکنون درقامت میانجی "صلح "ظاهر شده است. حملهٔ نظامی ارتش آمریکا به ایران اعتراضات شدید داخلی آمریکا را نیزبرانگیخت و این موضع می‌تواند تلاشی برای تغییر وضعیت از جنگ به میانجیگری برای کاستن از انتقادات داخلی باشد.

ترامپ با اعلام یک‌جانبهٔ آتش‌بس درتلاش است با انداختن توپ در زمین ایران جای آغازگر جنگ و متجاوزرا تغییر دهد. به ویژه اینکه ترامپ پیشنهاد کرده است که ایران آغازگر آتش بس خواهد بود و اسرائیل بعد از 12 ساعت به آن خواهد پیوست! به دیگر سخن اسرائیل 12 ساعت فرصت اضافی خواهد داشت تا تمام مراکز حساس ایران را، بدون مقاومت بمباران کند!  آینکه  اساساً ترامپ هنگامی که به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله کرد، می‌دانست در صورت پاسخ، ایران به پایگاه‌های آمریکا در کشورهای منطقه حمله می‌کند که می‌تواند باعث شکسته شدن اجماع علیه رژیم اسرائیل و انتقادات از حمله ایران شود. احتمالا  آمریکا بر این تصور بود که ایران با در نظر گرفتن چنین تبعات وتهدیداتی ، به سرعت به سمت حرکت انتقامی خود حرکت نکند. با این‌حال ایران بدون تعلل پاسخی ارائه کرد که هردو هدف آمریکا را  ناکام گذارد. 

واکنش ایران، با منتقل کردن آتش به خلیج فارس و مهم‌ترین پایگاه آمریکا در منطقه، هدف جدیدی را زد تا در سایهٔ آن، از تبعات منفی آنچه آمریکا در نظر داشت کاسته شود. ترامپ برای موفق نشان دادن حملهٔ خود و ضعیف نمایاندن پاسخ ایران، می‌خواهد نشان دهد عملیات او باعث شده نظرات ایران به سمت آتش‌بس متمایل گردد.ترامپ درصدد است تا در صورت اجرایی نشدن آتش‌بس، ادامهٔ حملات رژیم صهیونیستی  به ایران و تکرار احتمالی تجاوزات مستقیم کشورش را مشروع جلوه دهد.

  با توجه به شرایط کنوی وتشدید تضادهای جاری میان ایران وآمریکا وبحران منطقه، سناریوهای محتمل پس ازاین آتش‌بس به قرارزیراست:

  یکم: سناریوی خوش‌بینانه: مذاکرات پشت پرده به کاهش تنش‌ها بین ایران و آمریکا منجر شود. مانند توافق غیررسمی برای محدودیت‌های هسته‌ای در ازای کاهش تحریم‌ها. برجام وعقب نشینی ایران وسپس پاره کردن توافقنامه 5+1  و ترور فرماندهان ایران وتشدید تحریمهای اقتصادی ، اساسا مولود چنین سیاست خوشبینانه ای بود.

  دوم:سناریوی بدبینانه یا واقعبینانه: شکست مذاکرات و ازسرگیری درگیری‌ها، با شدت بیشتر.

 بدون شک آمریکا واسرائیل در طول 12 روز جنگ با کنترل آسمان ایران وعملیات هیبریدی نظامی دست بالا را داشته اند. ضربات بر صنایع  هسته ای  وغیرهسته ای، کارخانه، بیمارستان ودانشگاه  بر پیکر ایران غیرقابل کتمان است، اگرچه ایران نیز با موشک وپهپاد پاسخ اسرائیل را داده واین ضربات موشکی در تاریخ 75 ساله این رژیم جعلی بی سلبقه بوده است ، لیکن حملات ایران هنوز به نقطه ای از برتری نرسیده که بتواند ازموضع قدرت ضرباتی به دشمن وارد کند که قادر باشد شکلی از بازدارندگی ایجاد نماید. فرسایشی شدن جنگ می تواند پاشنه آشیل اسرائیل باشد وبازدارندگی درخورتوجه ای را به ارمغان آورد. فقط درچنین شرایطی است که می توان متجاوزین صهیونیست را از حمله مجدد منصرف کرد.

رژیم صهیونیستی اسرائیل  بدنبال آتش بسی است که آسمان ایران شبیه به آسمان لبنان و سوریه ‌شود و اسرائیل تحت هر بهانه ای و هرزمان اراده کند مناطقی از ایران را بمباران نماید. به نظر می رسد با"آتش بس پایدار" آنهم با ادامه نسل کشی درغزه و تداوم حملات نظامی به جنوب لبنان هنوز زمان زیادی مانده‌است. باید تاکید شود که تصور رژیم متجاوز اسرائیل این بود که با ترور فرماندهان نیروهای مسلح  ایران رژیم فلج می شود  و قادر به پاسخگویی نخواهند بود. اما به رغم این اقدام غافلگیرکننده افسران وفرماندهان ایران به سرعت جایگزین شدند و پس از چند ساعت حملات موشکی ایران علیه متجاوزین صهیونیست آغازگردید. تاب آوری ومقاومت ایران در طول 12 روز جنگ نفس گیر با  دوقدرت اتمی متجاوز نشان داد ایران نه عراق است، نه افغانستان ونه لیبی و سوریه ولبنان....نمی توان با این عربده کشی های تروریستی وتبهکارانه دست به تغییر رژیم درایران زد. تصور این جانیان تروریست این بود به موازات این حملات غافل گیرکننده هزاران نفر از مردم ناراضی از رژیم ایران به خیابانها می ریزند واز این تهاجم  فاشیستی امپریالیستی استقبال می کنند. لیکن چنین اتفاقی رخ نداد، بلکه برعکس موجب تقویت همبستگی ملی وابراز انزجار ملت علیه متجاوزین آمریکائی اسرائیلی گردید.

 سوم:سناریوی میانه: تداوم وضعیت "نه جنگ، نه صلح" با درگیری‌های محدود و موازی با مذاکرات وآرام شدن تب جنگ در فضای جامعه و به میدان آمدن تسلیم طلبان وتعمیق شکاف داخلی در جامعه و فراهم شدن زمینه مجدد برای  ترور و توطئه و خرابکاری درایران.

   با توجه به نکات فوق این جنگ تجاوزکارانه هنوز تمام  نشده، آتش بس موقت پایان جنگ نیست بلکه به حالت تعلیق درآمده است. بازیگران اصلی این جنگ تبهکارانه (آمریکا و اسرائیل) به دنبال بهره‌برداری استراتژیک از این فرصت برای اهداف خودهستند، لذا خطر ازسرگیری درگیری‌ها بسیار بالاست، به ویژه با یک تحریک و یا بهانه ای می تواند مجددا رخ دهد.

 محتوای توافق آتش بس هنوز انتشار نیافته است. اماآتش‌بس‌های موقت اغلب فرصتی برای آمریکا و اسرائیل، این مسببین اصلی جنگ  به عنوان مکانیزمی برای تنفس و ابزاری درخدمت استراتژی آمریکا و اسرائیل  خواهد بود. جنگ تجاوزکارانه به ایران درشرایطی صورت گرفت که ایران در حال مذاکره با آمریکا بود. ازاین رو به بازی آتش بس درشرایط  کنونی نمیتوان اعتماد کرد. نقض آتش بس ها و پایمال کردن قوانین بین المللی در انحصار آمریکا و  اسرائیل است و این جنایتکاران  تروریست  رکورد دار ریاکاری و فریب وعهد شکنی در عرصه جهانی اند.

 ترامپ درصدد است تا در صورت اجرایی نشدن آتش‌بس، ادامهٔ حملات رژیم صهیونی به ایران را مشروع جلوه دهد. یک هدف اساسی از اعلام یکجانبه خبر آتش بس، تلاش برای ایجاد شکاف در جامعهٔ ایران است.

او همچنین قصد دارد با وارد کردن موضوع آتش بس، نظرات جامعهٔ ایران را به محک آزمایش  گذارد. به عنوان نمونه اگر شکافی در جامعه مشاهده شود، سعی خواهد شد با مقصرجلوه دادن ایران، حملات رژیم صهیونی تشدید گردد تا شکاف ایجاد شده توسعه یابد.

  چهارم: با توجه به حملات آمریکا و اسرائیل به ایران و آشکار کردن اهداف خود برای تداوم جنگ تا تغییر نظام ایران برای ایران راهی جز این باقی نمانده است که با خروج فوری از آژانس بین المللی اتمی، بیرون ریختن کارمندان این سازمان که بیشترشان جاسوسان اسرائیل هستند، بدنبال بازدارندگی تولید سلاح اتمی برود. با حمله به تأسیسات هسته‌ای توسط دو کشور هسته‌ای به یک کشور غیر هسته‌ای نشان داده شد که پیمان عدم گسترش سلاح هسته ای، در شکل کنونی خود، کشک است و ابزار زورگویانه ای برای تحت فشار قرار دادن کشور‌هایی‌ مانند ایران وعراق ولیبی ... است. فتوای رهبر جمهوری اسلامی و اصرار برنفی سلاح اتمی، دیگر محلی از اعراب ندارد ونتیجه وادامه چنین فتوایی علامت پرچم سفید درمقابل مهاجمان مسلح به سلاح هسته ای است.

  بی شک برای تحقق تولید سلاح بازدارنده هسته ای بدون یک تحول داخلی برای تصفیه ونابودی نفوذ جاسوسان آمریکائی اسرائیلی آنهم دربلند ترین سطوح سپاه وسازمان اطلاعات ایران ناممکن است.چنین سیاستی نیزبدون بهبود شرایط زندگی مردم وعموم زحمتکشان ایران وکاهش نارضایتی مردم ممکن نخواهد بود. تقویت سیاست گردش به شرق وتضعیف نقش دلاردر اقتصاد ایران و ممانعت ازادامه خصوصی سازی ها ،مبارزه علیه دزدی و فساد و رانتخواری ، آزادی تشکلات مستقل کارگری رمز موفقیت وبازدارندگی درمقابل متجاوزین خارجی است.

بعید بنظرمی رسد سردمداران نظام سرمایه داری حاکم از تعرض وحشیانه وتروریستی اسرائیل و آمریکا به خاک ایران وچنین غافلگیری نظامی، درس کافی را گرفته باشند. ادامه سیاست های گذشته نتیجه ای جز فروپاشی وتجزیه ایران نخواهد داشت.

 پنجم: آتش بس کنونی نتیجه مقاومت ایران و ضربه‌ ای سنگین به مزدورن وطنفروش ایرانی است. دراین میان عده ای از اپوزیسیون که باید از آنها به عنوان خودفروخته وجاسوس نام برد، از تجاوز امپریالیسم و صهیونیسم به ایران استقبال کردند. این اپوزیسیون مرتجع که از سخنان نتانیاهو و ترامپ الهام می‌گیرد از این جنایتکاران فاشیست طلب کردند تا کشور ایران را نابود سازند واز ایران ویرانه ای به جای بگذارد که در آن رژیم جمهوری اسلامی برسرکار نباشد و یک "حکومت سکولار" ونوکر اسرائیل بر مسند قدرت بنشیند . این عده که نوکری برای آمریکا واسرائیل  را فضیلتی ساخته اند،  به مردم ایران توصیه می کنند: وقتی تجاوز به ایران شروع شد آنها نیز مسلح شوند ،" گاردها و شورا های  انقلابی" خود را سامان دهند ورژیم جمهوری اسلامی را سرنگون کنند. شعار آنها سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی در زمان تجاوزنظامی آمریکا واسرائیل به ایران است. "نه به جنگ، نه جنگ افروزان ، آری به صلح و سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی"شعار آنهاست.این اپوزیسیون بی وجدان متجاوزو قربانی را دریک کفه ترازو قرار می دهد وسرنگونی کور و بی هدف رژیم را بدون کوچکترین آمادگی سازمانی وتشکیلاتی دردستور کار خود قرارداده است. سرنگونی چشمشان را کور کرده است. این اپوزیسیون همان اپوزیسیون ارتجاعی رژیم صدام حسین است که در پارکابی ماشین جنگی امپریالیسم آمریکا حکومت  عراق را سرنگون کردند. 

 آنچه دراین دوازده روز برسر ملت ایران آمد باردیگر ضروری ساخت که صف اپوزیسیون پارکابی امپریالیسم و صهیونیسم که بعنوان ستون پنجم دشمن خارجی عمل می کند را از صف مردم جدا سازیم و به افشای جریانات وطنفروشی  نظیر فرقه مجاهدین رجوی وسلطنت طلبان پهلوی وجریانات ناسیونال شونیست تجزه طلب وکسانیکه  با زبان "چپ " سخن می گویند ویکی به نعل ویکی به میخ  می زنند،کمرهمت بندیم.

دستها ازایران کوتاه!

حزب کارایران(توفان)

سه شنبه سوم تیرماه۱۴۰۴

www.toufan.org