رفیق بهزاد حقیقی مبارز ثابت قدم و قدیمی سازمان مارکسیستی – لنینیستی توفان و عضو ارزنده حزب کار ایران (توفان) در تاریخ ۱۳ دسامبر ۲۰۱۹بعد از یکدوره سخت و طولانی بیماری فراموشی، بهدرود حیات گفت و رفقای خود را با غم و اندوهی فراوان تنها گذارد.
وقتی برای پرس و جوی حال رفیق با وی تماس میگرفتیم تا از
پیشرفت بیماریش با خبر شویم با مزاح میگفت "هنوز مارکسیسم – لنینیسم را
فراموش نکردهام". حقیقتا که مارکسیست لنینیست مومنی بود. در هر تماس حزبی
تقاضا میکرد تا توان جسمیش اجازه میدهد برایش مسئولت در نظر بگیریم.
رفیق بهزاد در ۱۳۲۴ در تهران بهدنیا آمد و در سال ۱۳۴۲
موفق به اخذ دیپلم متوسطه شد. این رفیق تا قبل از آمدن به آلمان در آوریل ۱۹۷۱ به
خدمت سربازی رفته و سپس به مدت ۵ سال به
عنوان نقشهبردار در ایران در شرکتهای ساختمانی کار کرد.
بعد از یکسال کار آموزی در شرکتهای مختلف در آلمان، در
مدرسه مهندسی هاگن و سپس کلن در رشته ساختمان نامنویسی کرده ادامه تحصیل داد.
رفیق بهزاد از همان بدو ورود بهآلمان با توجه بهاینکه از
همان زمان جوانی در ایران بهحزب توده ایران تمایل داشت، بهسازمان مارکسیستی –
لنینیستی توفان بهمنزله ادامه دهنده راه پرافتخار این حزب پیوست و مبارزه ضد
رویزیونیستی را آغاز نمود. رفیق بهزاد در جریان اختلافاتی که در یکی از حوزهای
سازمانی بروز کرد سازمان توفان را ترک نموده و سازمان "شفق سرخ" را در
اواسط دهه ۷۰ میلادی بنا نهاد و عضو هیات مرکزی این سازمان بود. "شفق
سرخ" که از نظر ایدئولوژی تفاوت اساسی با سازمان توفان نداشت توانست با
امکاناتی که داشت سازمانی قدرتمند در ایران بنا کند که از دست ضربه ساواک در امان
ماند و در انقلاب ایران مصممانه شرکت داشت. این تشکیلات بعد از انقلاب تجزیه گشت،
بخشی از آن به "حزب کمونیست کارگران و دهقانان ایران" پیوست، بخش دیگری
از آن در عملیات مسلحانه سربداران در آمل شرکت کرد و بخش کادرها و مرکزیت آن از
جمله رفیق بهزاد حقیقی بعد از کنگره وحدت
میان حزب کار ایران و سازمان کارگران مبارز ایران به حزب کار ایران (توفان)
پیوستند و وی تا روز آخر در صفوف حزب کار ایران (توفان) بهفعالیت ادامه داد. این
رفیق، رفیقی با ایمان و با پشتکار بود. تقریبا اغلب جزوات کلاسیک آموزگاران
کمونیست، نصب شده در بایگانی حزب کار ایران را این رفیق تایپ زده است. هربار کاری
را که داوطلبانه آغاز کرده و بهپایان میرساند با مسئولان حزبی تماس میگرفت و
تقاضای کار جدید میکرد. معتقد بود باید تا توان داشت فعالیت کرد و پشتکار بهخرج
داد. وی یاد قهرمان کتاب "فولاد چگونه آبدیده شد" نیکلای آستروفسکی را
در ما زنده میکرد. یادش گرامی است و راهش ادامه دارباد!
حزب کارایران(توفان)
دی
ماه ۱۳۹۸
www.toufan.org