انقلاب کبیر اکتبر شوروی ناقوس مرگ سرمایه
داری بود
به مناسبت
نودوهفتمین سالگرد انقلاب اکتبر
نود وهفت سال ازانقلاب
عظیم پرولتری شوروی می گذرد. انقلاب عظیمی که جهان پوسیده سرمایهﺪاری را به شدت لرزاند و
به وحشت مرگ انداخت. درهفتم نوامبر 1917شوراهای کارگران،دهقانان و سربازان
پتروگراد در قیام مسلحانه به رهبری حزب کمونیست بلشویک روس، به قصر زمستانی تزار
هجوم آوردند و با بر انداختن "حکومت موقت"، مظهر بورژوازی و خیانت
سوسیالیستﮬﺎﻯ اپورتونیست، دورهﻯ نوین سوسیالیسم را بنیان گذاردند.
پیکارسهمگین طبقاتی
پرولتاریا که ثمرهﻯ اولین خود را درکمون پاریس به سال 1871 داد، شیپور مرگ طبقات
ستمگر و ظالم، طبقات بورژوا و فئودال را دمید. انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر در
نبردی خونین و مسلحانه به رهبری حزب کمونیست بلشویک روس علیهﻯ دشمنان داخلی و
خارجی در طول پیکارهای فراوان پیشاهنگ پرولتاریای روس، با تکیه برمارکسیسم خلاق در
شرایط مشخص روسیه، دیکتاتوری پرولتاریا را برقرار ساخت. این انقلاب آموخت که
مبارزهﻯ طبقاتی پرولتاریا و دیکتاتوری او بر طبقات استثمارگر منکوب گشته تنها راه
برای بر انداختن هرگونه ستم اعم از طبقاتی وملی است.اکنون که درآستانه نود وهفتمین سالگرد انقلاب کبیر اکتبرشوروی هستیم دشمنان کمونیسم هرگزاز مبارزه با کمونیسم و مارکسیسم لنینیسم دست نکشیده ودست نخواهند کشید و هرروز به رنگی در می آیند تا بتوانند به بهترین وجهی با مارکسیسم لنینیسم مبارزه کنند. روزی از جانب راست می آیند، روزی لباس “چپ“ به تن می کنند، روزی کارشناس و پژوهشگر آثار مارکسیستی شده و باستانشناسانه در پی تفسیرهای معیوب و ضد انقلابی و بی خطر برای سرمایه داری در مجموعه آثار کمونیستی بر می آیند و از این جهت مورد لطف بورژواها هستند که آنها را “دانشمند“ و “پژوهشگر“ خطاب کنند.فقط کافیست نگاهی به رسانه های خبری و سیاسی، بی بی سی و صدای آمریکا، دویچه وله وفرانسه و صدها رسانه ضد کمونیستی قد ونیم قد...بیاندازید تا پی ببرید که چپ های دعوت شده به میز مناظره در مورد مارکسیسم چه کسانی هستند. آنها فیلسوفان چپ ضد مارکسیسم لنینیسم و ضد دیکتاتورپرولتاریا ،خرده بورژوا ها و توابانی هستند که با صدای بلند می گویند" اونی که بودیم نیستیم"، سوسیالیسم نقشه مند نمی خواهیم، حزب پیشرو و لنینیستی نمی خواهیم، ما پلورالیسم سیاسی و جامعه مدنی و آزادی بی قید وشرط وخود مدیریتی می خواهیم، ما مخالف خشونتیم....."
در نود وهفت
سال پیش نظم نوینی در جهان پدید آمد. نظمی که از نظر اقتصادی به استثمار انسان از
انسان پایان می داد و از نظر سیاسی طبقاتی را به قدرت می رسانید که مورد بهره کشی
قرار گرفته و در زمره ستمکشان بودند. در نود وهفت سال پیش تاریخ به مرتجعین که
زندگی در تجملات خویش را از بدیهیات می دانستند فرمان ایست داد و به زحمتکشان
اعلام کرد توقف ممنوع! دیگر نمی شود به سبک و سیاق سابق مردم را به اسارت در آورد،
مالکیت خصوصی را تقدیس کرد و با جنگهای خانمانسور میلیون انسان را آواره و بیچاره
نمود. در نود وهفت سال پیش بلشویکها در روسیه قدرت سیاسی را به کف آوردند و تنها
به این اعتبار که قدرت سیاسی اساس هر انقلاب و تحولی است، انقلابی که در روسیه
صورت گرفت یک انقلاب سوسیالیستی بود.
قبل از
پیروزی انقلاب سوسیالیستی در روسیه عده ای که خود را مارکسیست جا زده بودند و
تفسیری غیر انقلابی و غیر طبقاتی از مارکسیسم ارائه می داند بر این نظر بودند که
باید از طریق پارلمانی قدرت سیاسی را به کف آورد و به نظم پارلمانتاریسم بورژوائی
گردن نهاد. آنها با استقرار دیکتاتوری پرولتاریا بعنوان شرط هر تحول سوسیالیستی در
کشور مخالف بودند و از این نظریه مارکس و انگلس دفاع نمی کردند. آنها مارکسیسمی می
خواستند که بدهان بورژوازی مزه بدهد. لنین مارکسیسم را نجات داد و برای نخستین بار
در مقابل چشمان حیرت زده جهانیان نشان داد که پابرهنگان، بی چیزان، ستمکشان،
انسانهائی که هرگزبه حساب نمی آمدند، هیچ بودگان بیکبار همه چیز شده اند. مکتبی در
جهان به پیروزی رسیده است که انسانیت را بر اساس پول و سرمایه و تمکن محک نمی زند.
این است نقش
تاریخی انقلاب دورانساز و کبیر اکتبر. دشمنان انقلاب که نتوانستند در مقابل قدرت
انقلاب مقاومت کنند بعد از آن به تحریف دستآوردهای انقلاب پرداخته و سعی کردند
آنرا بی اعتبار کنند. مبارزه خروشچف با “کیش شخصیت استالین“ و دروغهای وی در مورد
بنیانگذار ساختمان سوسیالیسم در شوروی در حقیقت به زیر پرسش بردن جامعه سوسیالیستی
بود. استالین فرد نبود مظهر دیکتاتوری پرولتاریا و معمار ساختمان سوسیالیسم در طی
سی سال بود. استالین بود که قوانین اقتصاد سوسیالیستی را در شوروی با توجه به
تجربه دیکتاتوری پرولتاریا تدوین کرد و تحت عنوان “مسایل اقتصاد سوسیالیستی “
منتشر نمود. حمله به استالین حمله به سوسیالیسم، حمله به انقلاب اکتبر، حمله به
مارکسیسم لنینیسم بود و هست. این است که رویزیونیستها که در همدستی با خروشچف
لنینیسم را بدور افکندند و شمشیر خویش را برای “زدودن کیش شخصیت استالین“ از غلاف
بیرون کشیدند مشروعیت آنرا ندارند که از انقلاب اکتبر دفاع کنند. دفاع
رویزیونیستها از انقلاب اکتبر صرفا جنبه ظاهری و برای خاک پاشیدن به چشم فریب
خوردگان است. بدون برخورد به دستآوردهای سی ساله دوران دیکتاتوری پرولتاریا در
روسیه، بدون برخورد به جریانهای ضد انقلابی تروتسکیستی و زینویفیستی و
بوخارینیستی، بدون برخورد به نظریات ضد انقلابی خروشچف و اصلاحات اقتصادی کاسیگین
و برژنف واحیای سرمایه داری در شوروی ادعا در مورد حمایت از انقلاب اکتبر و تجلیل
از نود وهفت سالگی آن حرف بی اساسی است. تجلیل از انقلاب اکتبر آموزش از
دستآوردهای آن و علل شکست آن و بسیج کمونیستها برای مبارزه با رویزیونیستهای آشکار
و پنهان است. بدون مبارزه برای پاکیزگی
مارکسیسم لنینیسم تجلیل ازانقلاب اکتبرعبارت پردازی بی
محتوی ودرسطح ماندن است و باری ازدوش جنبش کمونیستی برداشته نخواهد شد.
زنده باد نود و هفتمین سالگرد انقلاب کبیر سوسیالیستی
اکتبر!
مرگ برارتجاع، سرمایه داری و امپریالیسم!
زنده باد مارکسیسم لنینیسم!
حزب کارایران(توفان)
هفتم نوامبر دوهزار وچهارده میلادی
www.toufan.org