نظری بر جنبش کارگری- اعتراضی در شرایط تعمیق بحران سرمایه داری
امروزه افکار عمومی بشری و کلیه اخبار و گزارشات رسانه های جمعی روی دو مسئله، روی دو معضل جدی، که آینده و بود و نبود نظام سرمایه داری را رقم خواهند زد، تمرکز یافته است: اولی- بحران ساختاری رو به تعمیق نظام سرمایه داری- امپریالیستی جهانی؛ دومی و به تبع آن، جنگها، تهاجمات و تجاوزات یکی بعد از دیگری امپریالیسم جهانی در شکل و هیبت تروریستی به خلقها و کشورهای مختلف جهان.
این، یک امر قانونمند و طبیعی است که بحران مالی- اقتصادی سرمایه داری نمی توانست و نمی تواند فقط در همین عرصه محدود بماند و عرصه های دیگر نظام را فرانگیرد. ساختار مالی- اقتصادی اروپا و آمریکا در گرداب رکود عمیقی گرفتار آمده است. طبق آخرین اخبار و گزارشهای آماری یورواستات، از ماه آوریل تا ژوئن سال جاری، رشد اقتصادی ۱۷ کشور ناحیه پولی یورو و بطورکلی، همه ۲۷ کشور عضو شورای اروپا به کمتر از ۲/ ۰ درصد سقوط کرده است. اقتصاد آمریکا نیز که بادعای بانک جهانی، بعبارت دیگر، انبار پول سارقان بین المللی، بزرگترین اقتصاد جهان شمرده می شود، میزان رشد تقریبا مشابهی را نشان می دهد. برآوردهای مقدماتی از ادامه سیر نزولی رشد اقتصادی پیشرفته ترین کشورهای سرمایه داری جهان در ماهها و سالهای آتی خبر می دهد. میزان بدهی خارجی آمریکا از ۱۵ تریلیون دلار و آلمان از ۲ و نیم تریلیون دلار فراتر رفته، اقتصاد فرانسه در طول ۹ ماه گذشته، حتی کمترین میزان رشد را نشان نمی دهد. همه اینها پیامدهای بسیار مخربی برای جامعه، نه تنها در حوزه کشورهای امپریالیستی، بلکه، در سراسر جهان به ارمغان آورده است. بیکاری و فقر عمومی فراگیر شده و دائما رو به فزونی می رود. در آمریکا تنها در اثر کسری تراز بارزگانی این کشور با چین، ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار فرصت شغلی از بین رفته است. شاخص بیکاری در آلمان، بزرگترین اقتصاد اروپا و ایالات متحده آمریکا از مرز ۱۲ درصد گذشته است. رشد دم افزون بیکاری در دیگر کشورهای سرمایه داری پیشرفته، مثل انگلستان، فرانسه، اسپانیا، ایتالیا از این هم وخیم تر است. بیکاری در کشورهای کمتر توسعه یافته اروپائی مثل یونان، پرتقال، ایرلند و حتی ایتالیا که همگی در آستانه ورشکستگی کامل قرار گرفته اند، با چشم پوشی بر عدم انطباق آمارهای رسمی با واقعیتهای موجود، بالای ۲۵ درصد را نشان می دهد. بیش از نیمی از جوانان این کشورها جویای کارند. بیکاری در بخش شرقی اروپا، جنبه عمومی دارد و بدون احتساب مشاغل کاذبی مانند دستفروشی و فروشندگان دوره گرد، به بالاتر از ۶۰ درصد می رسد. به همین سبب هم، هیچ ارگانی خود را ملزم به ارائه آمار حتی ساختگی نمی داند. افزایش بیکاری، هیچ مفهوم دیگری جز افزایش فقر و کاهش مصرف کننده و تعمیق بحران ندارد.
در چنین شرایطی، که مدیران و گردانندگان نظام در چنگال بحرانهای شدید سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اخلاقی گرفتار آمده اند، برغم اجلاسها، دیدارها و گفتگوهای مستمر، قادر به تدوین هیچ برنامه راهبردی نیستند. دروغ، کلاشی، کلاهبرداری های لومپنانه و زورگیری به سیاست رسمی دولتها و مدیریت نظام مبدل شده است. آنها با پیروی از تز کودنانه «امروز را به فردا برسانیم تا ببینیم چه می شود»، ندانم کاری و ناتوانی خود و نظام را بنمایش می گذارند. اندوخته های ملی کشورها در خزانه های دولتی را دو دستی به بانکها و انبارهای پول سرمایه داران تقدیم کردند؛ هزاران موسسه و مرکز کار و تولید را به تعطیلی کشاندند و صدها هزار شاغلین آنها را به صفوف اردوی عظیم بیکاران روانه ساختند؛ به بهانه افزایش سن بازنشستگی، حقوق و مستمری بازنشستگان را به نفع بانکها مصادره کردند؛ حقوق و دستمزد شاغلان را تا حد ممکن پائین آوردند؛ تحت عنوان «ریاضت اقتصادی» دستاوردهای مبارزه و پیکار تاریخی کارگران و زحمتکشان در عرصه خدماتی اجتماعی و دیگر عرصه های زندگی را یکی بعد از دیگری پس گرفتند. هزینه تحصیل در مدارس و دانشگاهها را دو تا سه برابر افزیش دادند، تا ورشکستگی نظام بانکی جلوگیری کنند... با این وجود، چون چاره کار نیافتند و گرهی از انبوه معضلات و مشکلات اجتماعی باز نشد، سیاست کهنه جنگ و تجاوز علیه دیگر کشورها را بمنظور فعال سازی بازار اسلحه و یغمای ثروتهای ملی آنها در پیش گرفتند، اما راه خروج از بحران همچنان بسته ماند و سیر سعودی رکود و تنزل اقتصادی ماههای اخیر نشان می دهند، که نظام سرمایه داری جهانی هر چه بیشتر در باتلاق فرو می رود و موجب تشدید فقر، محرومیت و تباهی در جامعه و افزایش شدید فساد، رشوه خواری و خودسری در میان سران نظام گردیده است.
بدین ترتیب، پوسیدگی و کراهت نظام سرمایه داری بیش از پیش آشکار شده و گورکنان آن وارد میدان کارزار نهائی شده اند. دیگر کمتر کسی تردید می کند که هر دقیقه ادامه حیات سرمایه داری به بهای خون هزار- هزار انسان، به بهای استثمار و بردگی هر چه بربرمنشانه تر انسان تمام می شود.
هم از این رو، کارگران و زحمتکشان همه عرصه های فکری و دستی، این تولیدگران تمام نعمات و نیازهای مادی، فکری و معنوی انسان با شناخت و درک واقعیت های ناهنجاری که نظام سرمایه داری بر جهان تحمیل کرده است، امروز دیگر به نبردی پایانی، به رزمی سرنوشت ساز با نظم موجود برخاسته اند. آنها بموازات مبارزه علیه جنگها و تجاوزات امپریالیستی- استعماری و دفاع از صلح و امنیت جهانی، برای احقاق حقوق انسانی خویش و برای تأمین آینده مطمئن خود و نسلهای آینده بشری، به اعتصابات و اعتراضات گسترده دست زده اند. هم اکنون تقریبا تمام کشورهای جهان، اعتراضات و اعتصابات میلیونها انسان کار و زحمت را شاهد است. امواج عظیم اعتراضات و اعتصابات توده ای، درست بنیان و شالوده فرسوده نظام حاکم را هدف گرفته است. بر شماری حتی فهرست وار همه اعتراضات، اعتصابات کارگری، گروههای صنفی و سندیکایی گرچه خارج از حد ظرفیت این نوشتار است، ولی ذکر شماری از آنها، تصویر زنده و ملموسی از مبارزات توده های عظیم کار و زحمت را در مبارزه علیه نظام سرمایه داری بنمایش خواهد گذاشت.
طی همین ۹ ماه گذشته سال جاری میلادی جهان شاهد اعتصابات و اعتراضات گسترده کارکنان و شاغلان بخشهای مختلف تولیدی، صنعتی، اقتصادی و اجتماعی بوده است. از میان آنها، می توان به تجمعات اعتراضی و اعتصابات در پالایشگاه نفت آبادان، پتروشیمی، ساختمانی، دانشگاهها و موسسات آموزشی و به فقدان امنیت شغلی، تعویق در پرداخت دستمزدها، افزایش قیمت مسکن و هزینه سبد غذائی خانوارهای کارگری، در مخالفت با دستگیری فعلان سیاسی، کارگری، دانشجوئی و زنان در ایران؛ فعالان ضدسرمایه داری در فرانکفورت؛ کارکنان فرودگاهها و بخش هواپیمائی در بسیاری از کشورها از جمله در فرانکفورت آلمان؛ اجتماع فعالان ضدسرمایه داری موسوم به «اشغال فرانکفورت» در نزدیکی ساختمان بانک مرکزی اروپا و جنبش ۹۹ درصدیهای مشهور به «اشغال وال استریت» در آمریکا؛ اعتصاب و تظاهرات دانشجویان کانادا؛ اعتصاب پزشکان و شاغلان بهداشت و تندرستی و کارکنان راه آهن پرتقال؛ اعتصاب آتش نشانان، رفتگران مترو و رانندگان اتوبوس در لندن در هنگام مسابقات المپیک لندن؛ اعتصاب ۱۱ هزار معلم در استرالیا؛ اعتصاب گسترده کارکنان بخش خدمات عام المنفعه در آمریکا با شرکت ۱۸۰ هزار نفر؛ اعتراض تقریبا همه روزه مردم کره جنوبی علیه دولت سرمایه داری و انعقاد قراردادهای اسارت بار آن با آمریکا؛ اعتراض میلیونها فقیر علیه مشتی میلیاردر در هنگ کنگ؛ اعتصاب بیش از ۵ هزار نفر از معلمان در اردن؛ اعتصاب ۲۵۰۰ نفر از کارکنان متروی بوئنس آیرس، پایتخت آرژانتین؛ تظاهرات کارگران و کارکنان معادن شیلی؛ تظاهرات، اعتصابات و اعتراضات تقریبا همه روزه اقشار مختلف مردم یونان، ایتالیا، اسپانیا، از جمله، شرکت یک و نیم میلیون نفر از مردم اسپانیا در ۸۰ شهر این کشور در اعتراضات علیه سیاست «ریاضت اقتصادی» دولت؛ ادامه اعتصاب معدن کاران اسپانیا و بستن همه راهها به شمال کشور و همچنین، اعتراض کارکنان راه آهن اسپانیا به خصوصی سازی راه آهن که در صورت اجرای آن، ۱۰۰ هزار نفر از کارکنان آن از کار بیکار خواهند شد؛ اعتصاب معدن کاران آفریقای جنوبی که در اثر دخالت خشن پلیس، ۳۴ تن از آنان کشته و بیش از ۸۰ نفر زخمی شدند.
اگر چه همین موارد ذکر شده تمام ابعاد خیزشهای انقلابی علیه نظام سرمایه داری نشان نمی دهد، ولی گواه انکار ناپذیر وخامت هر چه بیشتر اوضاع مالی- اقتصادی نظام سرمایه داری در مقیاس جهانی و نشاندهنده عزم راسخ توده های کار و زحمت برای بزیر کشیدن آن است. این اوضاع و احوال شکی نیست که از یک سو، تشدید تنشها و تشنجات، تلاطمات و مناقشات سیاسی و تشتت فکری در بین مبارزان را در پی خواهد داشت و از دیگر سوی، دولتها را به تنگ تر کردن فضای پلیسی- امنیتی جامعه و تشدید سرکوب مبارزان وادار خواهد ساخت، ولی این هم از هم اکنون روشن است که کارگران و زحمتکشان متشکل در حزب طبقه کارگر، با مبارزه و پیکار آگاهانه، از میدان این رزم سرنوشت ساز پیروز بیرون خواهند آمد، زنجیرهای استثمار و بردگی را از دست و پای خود خواهند گسست و دفتر عمر سرمایه داری را برای همیشه خواهند بست.
نقل از توفان الکترونیکی شماره74 نشریه الکترونیکی حزب کارایران شهریورماه 1391 www.toufan.org