آمریکا: رژیم ترور و ریاکاری
پیرامون جنایات امپریالیست آمریکا در افغانستان
تجاوز دسته جمعی سربازان امریکایی به دختران کشورهای اشغالی موج اعتراضات برعلیه حضور نظامیان آمریکا و ناتو باز هم سراسر افغانستان را فراگرفتهاست. این بار، خشم مردم افغانستان در پی قتل عام فجیع ۱۶ شهروند افغانستان، ازجمله ۹ کودک و ۳ زن در روز ۲۱ اسفند بدست یک گروهبان ارتش آمریکا در روستای پنجاویاستان قندهار به چنان نقطه انفجاری رسید که حتی دولت دست نشانده افغانستان نیزمجبور شد این حادثه تروریستی را طرحی از پیش برنامه ریزی شده بخواند و از آمریکامجازات مجرم را خواستار شود و نمایندگان مجلس فرمایشی افغانستان هم بعلامت اعتراض،صحن مجلس را ترک کنند. با این وجود، مردم عادی افغانستان، عکس العمل دولت و مجلس
را ناکافی دانسته و دولت آقای کرزای را به پرده پوشی جنایات متعدد آمریکا درکشورشان متهم می نمایند.این حادثهچندی پس از آن اتفاق افتاد که غلیان خشم عمومی مردم افغانستان در اعتراض به عملیات«قرآن سوزی» در یک پایگاه نظامیان آمریکایی در شمال کابل در اوایل اسفند ماه هنوزفروکش نکرده بود و قبل از این حادثه نیز، پخش تصاویر ادرار کردن چهار سربازآمریکایی بر روی اجساد سه افغانی قربانی جنایت خود، موجی از نفرت و انزجار شدید درمیان مردم افغانستان و همه بشریت آگاه جهان را نسبت به جنایات متعدد نظامیانآمریکایی و حضور نظامی آمریکا و ناتو در افغانستان و سایر کشورها براه انداختهبود.
اظهارات وموضعگیری مقامات «دولت محلی» و آمریکا در مقابل این جنایت هولناکی که نظامیآمریکایی مرتکب شد، به روال معمول، منبعث از یک نسخه آماده تزویر و ریاکاریسبکسرانه بود و مثل همیشه سعی کردند حادثه روی داده را به یک نظامی آمریکایی نسبت
داده و اصل موضوع را که در واقع، نمود عینی تروریسم دولتی شمرده می شود، از دیدعمومی پنهان نمایند. شایان توجه است که این شیوه برخورد شاید عوام پسندانه بعقیدهآنها، روی آشکار و پیدای قضیه است و دقیقا، سیاست جنگ سالاران امپریالیسم رابازتاب می دهد که می خواهند «مار را با دست سید علی» بگیرند. بعبارت صحیحتر، اینطرز برخورد به حادثه، عیناًَ با سیاست آمریکا در انحراف افکار عمومی از اصل واقعیتمنطبق است که سعی می کنند در زیر فریادهای «که بود که بود، من نبودم» صورت مسئله بطرز دلخواه خود تغییر داده و با نسبت دادن چنین حوادث تروریستی به این یا آن فرددون پایه، جانب اصلی مسئله، یعنی چهره مزورانه و تروریستی دولت آمریکا را پنهان
سازند.اگر ازمنشور واقع بینی به اینگونه حوادث نگریسته شود، آگر آن قیامت موهوم برپا گردد ودهها میلیون انسان قربانی سیاستهای توسعه طلبانه، تجاوزگرانه و تروریستیامپریالیسم آمریکا در اقصا نقاط عالم، از میلیونها سرخپوست بومی نابود شده اتازونیگرفته تا کشته های روزمره امروزی در جای جای جهان سر از خاک برآورند و برای ادای شهادتدر مقابل دادگاه تاریخ به صف شوند، روشن خواهد شد که برده داران و خوانین جنایتکاراروپا با مهاجرت به آمریکای شمالی(اتازونی) و غصب و تصاحب این سرزمینها و قتل عام جمعیت بومی آن، کشور جعلی و متجاوزی بنام ایالات متحده آمریکا را بمنظور تثبیت،تداوم و مدرنیزه کردن مستمر بردگی و بندگی، تروریسم و تجاوزکاری و همچنین، ابدی
ساختن تمام ضد ارزشها تشکیل داده و پروراندند। و این، همان صورت اصلی مسئله و جانب ناپیدای جنایات هولناک ارتکابی نظامیان آمریکایی بحساب می آید که چه بصورت انفرادیو چه بصورت جمعی به عملیت تروریستی دست می زنند، حمامهای خون براه می اندازند...
حادثهتروریستی ۲۱ اسفند در روستای پنجاوی افغانستان که به کشتار ۱۶ نفر و آتش زدن اجسادآنها منجر گردید، یک حادثه استثنائی و منحصر بفرد و یا اتفاقی نبود। کم اتفاق نیافتاده است که نظامیان اشغالگر آمریکائی در افغانستان، عراق و سایر کشورها، در
زندانهای علنی و مخفی، در کوچه ها و خیابانهای شهرها و روستاهای کشورهای اشغالی،بارها و بارها مرتکب چنین جنایات دهشتناکی شده باشند। این تربیت یافتگان مکتب پنتاگون و سیا، بکرات مراسم عزا و عروسی مردم افغانستان و عراق را بمباران کرده،انسانها را به رگبار بسته اند و یا به ظن وجود «تروریست»، خانه ها را بر سرساکنانشان خراب نموده، مردان و کودکان را به زیر آتش گرفته اند و زنان و دختران را
پس از تجاوز کشتار کرده اند.
جالب توجه ست که در همه اینگونه موارد، مقامات رسمی سعی کرده اند حادثه را نتیجه «اشتباه»این یا آن فرد، این یا آن خلبان جنگنده خوانده و حداکثر با یک عذرخواهی بی معنی ویا اظهار تأسف خشک و خالی و قول رسیدگی به پرونده حادثه و مجازات عاملین، سر و ته
چنین فجایع هولناک را بهم بیاورند تا آبها از آسیاب بیافتد و سپس، بدون اینکه تغییری در سیاستهای خود ایجاد کنند، باز هم به جنگ با همان ترویستها ادامه دهند، که آمریکا و ناتو ببهانه جنگ با آنها، از ده سال پیش افغانستان را اشغال کرده وامروز در یک امیرنشین دست ساز امپریالیسم بنام قطر، با همان تروریستها به دور میز مذاکره نشسته اند.
هر دیدگاهی که بخواهد وحشیگری نظامیان اشغالگر را ببهانه عذرخواهی ها، اظهار تأسفها و وعده های رسیدگی «دولت های محلی» و آمریکا توجیه نماید، باید پاسخ این سؤالات را هم بدهد که اصلا فرض کنیم آن سرباز و یا سربازان آمریکائی خودسرانه به چنین جنایتی
دست زده و یا زده اند। در این صورت، بلافاصله این سؤال مطرح می شود که، اصولا آمریکا به چه حقی باید در افغانستان یا هر کشور دیگری حضور نظامی داشته باشند؟ چه کسی و یا کدام دولت، جلادان آدمخوار تربیت یافته مکتب پنتاگون و سازمان سیا را به
کشور افغانستان و یا هر کشور دیگری روانه کرده است؟ آیا وجود صدها پایگاه نظامی وحضور صدها هزار ارتشی مالیخولیائی آمریکایی در کشورها مختلف جهان، حاصل دیگری غیر از فجایع پیاپی ترور و قتل عام زنان و کودکان، پیران و جوانان و ویرانی کشورها به
بار آورده است؟
همه واقعیت های ناگوار تاریخی و تکرار مستمر حوادث مشابه آنچه گروهبان ارتش آمریکا درروستای پنجاوی و بطور کلی در افغانستان و هر کشور دیگری مرتکب شد و می شوند، ثابت می کنند که مسئولیت تمامی تجاوزات وحشیانه به زندگی انسانها و همه قتل عامها و
ترورها نه بر عهده این یا آن شخص، بلکه، بطور مشخص بر عهده دولتی است که کشور دیگر را به زیر سیطره نظامی خود درآورده است.
حوادث خونین روزمره پس از پیروزی امپریالیسم جهانی در جنگ باصطلاح سرد در کشورهای مختلف جهان و از جمله در یوگسلاوی، افغانستان، عراق، پاکستان، سومالی، لیبی و بطور کلی در گوشه گوشه جهان ثابت می کند که بدون مبارزه قاطع و پیگیر برعلیه تروریسم دولتی امپریالیسم آمریکا، سرکرده قداره بندان بین المللی، بدون متوقف ساختن ماشین جنگی-تروریستی آن، نه تنها بمباران و ترور مردم بی دفاع افغانستان، حتی حمله به بشریت همه جهان کما فی السابق ادامه خواهد داشت و ساکنان کره زمین هرگز روی صلح و امنیت،
آزادی و آرامش را نخواهند دید.
نقل از توفان الکترونیکی شماره 69 فروردین 1391 نشریه الکترونیکی حزب کارایران
http://www.toufan.org/
toufan@toufan.org
پیرامون جنایات امپریالیست آمریکا در افغانستان
تجاوز دسته جمعی سربازان امریکایی به دختران کشورهای اشغالی موج اعتراضات برعلیه حضور نظامیان آمریکا و ناتو باز هم سراسر افغانستان را فراگرفتهاست. این بار، خشم مردم افغانستان در پی قتل عام فجیع ۱۶ شهروند افغانستان، ازجمله ۹ کودک و ۳ زن در روز ۲۱ اسفند بدست یک گروهبان ارتش آمریکا در روستای پنجاویاستان قندهار به چنان نقطه انفجاری رسید که حتی دولت دست نشانده افغانستان نیزمجبور شد این حادثه تروریستی را طرحی از پیش برنامه ریزی شده بخواند و از آمریکامجازات مجرم را خواستار شود و نمایندگان مجلس فرمایشی افغانستان هم بعلامت اعتراض،صحن مجلس را ترک کنند. با این وجود، مردم عادی افغانستان، عکس العمل دولت و مجلس
را ناکافی دانسته و دولت آقای کرزای را به پرده پوشی جنایات متعدد آمریکا درکشورشان متهم می نمایند.این حادثهچندی پس از آن اتفاق افتاد که غلیان خشم عمومی مردم افغانستان در اعتراض به عملیات«قرآن سوزی» در یک پایگاه نظامیان آمریکایی در شمال کابل در اوایل اسفند ماه هنوزفروکش نکرده بود و قبل از این حادثه نیز، پخش تصاویر ادرار کردن چهار سربازآمریکایی بر روی اجساد سه افغانی قربانی جنایت خود، موجی از نفرت و انزجار شدید درمیان مردم افغانستان و همه بشریت آگاه جهان را نسبت به جنایات متعدد نظامیانآمریکایی و حضور نظامی آمریکا و ناتو در افغانستان و سایر کشورها براه انداختهبود.
اظهارات وموضعگیری مقامات «دولت محلی» و آمریکا در مقابل این جنایت هولناکی که نظامیآمریکایی مرتکب شد، به روال معمول، منبعث از یک نسخه آماده تزویر و ریاکاریسبکسرانه بود و مثل همیشه سعی کردند حادثه روی داده را به یک نظامی آمریکایی نسبت
داده و اصل موضوع را که در واقع، نمود عینی تروریسم دولتی شمرده می شود، از دیدعمومی پنهان نمایند. شایان توجه است که این شیوه برخورد شاید عوام پسندانه بعقیدهآنها، روی آشکار و پیدای قضیه است و دقیقا، سیاست جنگ سالاران امپریالیسم رابازتاب می دهد که می خواهند «مار را با دست سید علی» بگیرند. بعبارت صحیحتر، اینطرز برخورد به حادثه، عیناًَ با سیاست آمریکا در انحراف افکار عمومی از اصل واقعیتمنطبق است که سعی می کنند در زیر فریادهای «که بود که بود، من نبودم» صورت مسئله بطرز دلخواه خود تغییر داده و با نسبت دادن چنین حوادث تروریستی به این یا آن فرددون پایه، جانب اصلی مسئله، یعنی چهره مزورانه و تروریستی دولت آمریکا را پنهان
سازند.اگر ازمنشور واقع بینی به اینگونه حوادث نگریسته شود، آگر آن قیامت موهوم برپا گردد ودهها میلیون انسان قربانی سیاستهای توسعه طلبانه، تجاوزگرانه و تروریستیامپریالیسم آمریکا در اقصا نقاط عالم، از میلیونها سرخپوست بومی نابود شده اتازونیگرفته تا کشته های روزمره امروزی در جای جای جهان سر از خاک برآورند و برای ادای شهادتدر مقابل دادگاه تاریخ به صف شوند، روشن خواهد شد که برده داران و خوانین جنایتکاراروپا با مهاجرت به آمریکای شمالی(اتازونی) و غصب و تصاحب این سرزمینها و قتل عام جمعیت بومی آن، کشور جعلی و متجاوزی بنام ایالات متحده آمریکا را بمنظور تثبیت،تداوم و مدرنیزه کردن مستمر بردگی و بندگی، تروریسم و تجاوزکاری و همچنین، ابدی
ساختن تمام ضد ارزشها تشکیل داده و پروراندند। و این، همان صورت اصلی مسئله و جانب ناپیدای جنایات هولناک ارتکابی نظامیان آمریکایی بحساب می آید که چه بصورت انفرادیو چه بصورت جمعی به عملیت تروریستی دست می زنند، حمامهای خون براه می اندازند...
حادثهتروریستی ۲۱ اسفند در روستای پنجاوی افغانستان که به کشتار ۱۶ نفر و آتش زدن اجسادآنها منجر گردید، یک حادثه استثنائی و منحصر بفرد و یا اتفاقی نبود। کم اتفاق نیافتاده است که نظامیان اشغالگر آمریکائی در افغانستان، عراق و سایر کشورها، در
زندانهای علنی و مخفی، در کوچه ها و خیابانهای شهرها و روستاهای کشورهای اشغالی،بارها و بارها مرتکب چنین جنایات دهشتناکی شده باشند। این تربیت یافتگان مکتب پنتاگون و سیا، بکرات مراسم عزا و عروسی مردم افغانستان و عراق را بمباران کرده،انسانها را به رگبار بسته اند و یا به ظن وجود «تروریست»، خانه ها را بر سرساکنانشان خراب نموده، مردان و کودکان را به زیر آتش گرفته اند و زنان و دختران را
پس از تجاوز کشتار کرده اند.
جالب توجه ست که در همه اینگونه موارد، مقامات رسمی سعی کرده اند حادثه را نتیجه «اشتباه»این یا آن فرد، این یا آن خلبان جنگنده خوانده و حداکثر با یک عذرخواهی بی معنی ویا اظهار تأسف خشک و خالی و قول رسیدگی به پرونده حادثه و مجازات عاملین، سر و ته
چنین فجایع هولناک را بهم بیاورند تا آبها از آسیاب بیافتد و سپس، بدون اینکه تغییری در سیاستهای خود ایجاد کنند، باز هم به جنگ با همان ترویستها ادامه دهند، که آمریکا و ناتو ببهانه جنگ با آنها، از ده سال پیش افغانستان را اشغال کرده وامروز در یک امیرنشین دست ساز امپریالیسم بنام قطر، با همان تروریستها به دور میز مذاکره نشسته اند.
هر دیدگاهی که بخواهد وحشیگری نظامیان اشغالگر را ببهانه عذرخواهی ها، اظهار تأسفها و وعده های رسیدگی «دولت های محلی» و آمریکا توجیه نماید، باید پاسخ این سؤالات را هم بدهد که اصلا فرض کنیم آن سرباز و یا سربازان آمریکائی خودسرانه به چنین جنایتی
دست زده و یا زده اند। در این صورت، بلافاصله این سؤال مطرح می شود که، اصولا آمریکا به چه حقی باید در افغانستان یا هر کشور دیگری حضور نظامی داشته باشند؟ چه کسی و یا کدام دولت، جلادان آدمخوار تربیت یافته مکتب پنتاگون و سازمان سیا را به
کشور افغانستان و یا هر کشور دیگری روانه کرده است؟ آیا وجود صدها پایگاه نظامی وحضور صدها هزار ارتشی مالیخولیائی آمریکایی در کشورها مختلف جهان، حاصل دیگری غیر از فجایع پیاپی ترور و قتل عام زنان و کودکان، پیران و جوانان و ویرانی کشورها به
بار آورده است؟
همه واقعیت های ناگوار تاریخی و تکرار مستمر حوادث مشابه آنچه گروهبان ارتش آمریکا درروستای پنجاوی و بطور کلی در افغانستان و هر کشور دیگری مرتکب شد و می شوند، ثابت می کنند که مسئولیت تمامی تجاوزات وحشیانه به زندگی انسانها و همه قتل عامها و
ترورها نه بر عهده این یا آن شخص، بلکه، بطور مشخص بر عهده دولتی است که کشور دیگر را به زیر سیطره نظامی خود درآورده است.
حوادث خونین روزمره پس از پیروزی امپریالیسم جهانی در جنگ باصطلاح سرد در کشورهای مختلف جهان و از جمله در یوگسلاوی، افغانستان، عراق، پاکستان، سومالی، لیبی و بطور کلی در گوشه گوشه جهان ثابت می کند که بدون مبارزه قاطع و پیگیر برعلیه تروریسم دولتی امپریالیسم آمریکا، سرکرده قداره بندان بین المللی، بدون متوقف ساختن ماشین جنگی-تروریستی آن، نه تنها بمباران و ترور مردم بی دفاع افغانستان، حتی حمله به بشریت همه جهان کما فی السابق ادامه خواهد داشت و ساکنان کره زمین هرگز روی صلح و امنیت،
آزادی و آرامش را نخواهند دید.
نقل از توفان الکترونیکی شماره 69 فروردین 1391 نشریه الکترونیکی حزب کارایران
http://www.toufan.org/
toufan@toufan.org