۴ بهمن ۱۳۹۰

بیانیه حزب کار ایران(توفان)
پیرامون تحریمهای غیر قانونی علیه ایران که یک اقدام جنایتکارانه ضد بشری و جنگ افروزانه است
روز دوشنبه 23/01/2012 وزرای خارجه اتحادیه امپریالیستی اروپا در بروکسل، تصمیم گرفتند محاصره اقتصادی ایران را با تحریم بانک مرکزی ایران و مسدود کردن دارائیهای مردم میهن ما گسترش دهند. از اول ماه ژوئیه این تحریمها با جلوگیری از واردات نفت ایران به اروپا تکمیل می گردد تا کمر اقتصاد ایران را بشکند.
تحریم اقتصادی ایران و گرسنگی دادن به مردم میهن ما یک اقدام غیر قانونی و جنایت علیه بشریت است. امپریالیستها می خواهند با ایجاد یک عراق و نوار غزه دوم، نیت شوم، غارتگرانه و سلطه جویانه خویش را به ایران و به همه ممالک "مزاحم" تحمیل کنند. مجازات ایران باید درسی برای همه ممالک غیر متعهد و تمام کسانی باشد که به امپریالیستها مسلوب الاراده، تمکین نمی کنند
اگر در گذشته این جنایتهای ضد بشری را با قطعنامه های غیرقانونی شورای امنیت توجیه می کردند، در مورد تحریمهای اخیر حتی مجوز شورای امنیت سازمان ملل نیز وجود ندارد و دسیسه مشتی غارتگر جهانی بر ضد یک کشور عضو سازمان ملل متحد و عملا ضد منشور ملل متحد است. تحریمهای اروپا و آمریکا فاقد هرگونه مبنای حقوقی بین المللی است. امپریالیست آمریکا تصمیم کنگره آمریکا را به همه ممالک جهان تحمیل می کند و قانون خودش را قانون جهان جا می زند. همین اقدام غیرقانونی و زورگویانه نشانه ماهیت عمیق استیلاگرانه، زورگویانه و مستبدانه امپریالیست آمریکاست.
در حالیکه وزیر امور خارجه روسیه آقای سرگی لاوروف Sergej Lawrow "اقدامات یکجانبه را بی فایده دانست" و اضافه کرد که دلیلی ندارد بیش از تصمیمات مشترک در شورای امنیت سازمان ملل، اقداماتی دیگری نیز انجام پذیرد، معاون وزیر امور خارجه دولت تجاوزگر و نژادپرست اسرائیل، آقای دانی آیالون Danny Ajalon در یک مصاحبه مطبوعاتی در رادیو اسرائیل مدعی شد: "این تحریمها خطر جنگ را کاهش داده است". خانم کاترین اشتورن Catherine Ashton مسئول امور خارجی اتحادیه اروپا و آقای کارل بیلت Carl Bildt وزیر امور خارجه سوئد، بعد از اینکه به تصمیمات جنگ افروزانه و تهدید آمیز خویش پایان دادند، مدعی شدند که اساس کار ما توسل به دیپلماسی و مذاکره است.!!
دروغهای امپریالیستها در مورد حق قانونی و مسلم ایران در غنی سازی اورانیوم، که انحصار کنسرنها درتولید انرژی هسته ای را درهم می شکند، بسیار روشن است. آنها مرتب در یک جنگ روانی فریبکارانه، از بمب اتمی موهومی ایران که کوچکترین مدرک و سندی پیرامون موجودیت آن تا کنون ارائه نداده اند، سخن می رانند. گیدو وسترولهGuido Westerwelle وزیر امور خارجه آلمان با بی شرمی مدعی می شود: "ما نمی توانیم بپذیریم که ایران به بمب اتمی دست پیدا کند" این "تنها یک مسئله امنیتی برای منطقه نیست بلکه امنیت همه دنیا را برهم می زند". توجه کنید! بمب اتمی موهومی ایران، امنیت همه دنیا را برهم می زند، ولی صدها بمبهای اتمی مخفی و علنی اسرائیل متجاوز و اشغالگر و یا امپریالیستهای آمریکا، انگلستان و فرانسه، خطری برای امنیت جهانی نیستند. معلوم می شود بمب اتمی هم خیر و شر دارد. استدلالات نمایندگان امپریالیستها در پشت بلندگوهای تبلیغاتی، سبعانه و مملو از تهدید، نفرت و خون است.
تاریخِ تجاربِ تحریمهای اقتصادی تا کنون، نشان داده است، که در درجه اول مردم عادی کشور مورد غضب را قربانی خود می کند. از هم اکنون گرانی در ایران بیداد می کند و کمبود ابزار درمانی پزشکی و دارو در بازار ایران مشهود است. بیماران قلبی بشدت از این کمبودها رنج می برند و به آنها می گویند که این ابزار به عنوان کالاهای دو منظوره در اثر فشار غیر قانونی آمریکا به شرکتهای تولید کننده و تحویل دهنده، به ایران صادر نمی شود. مرگ میلیونها ایرانی برای اوباما و همدستان ایرانی تبارش که آرزوی آمدن وی را به ایران دارند، بی اهمیت است. این اقدامات امپریالیستها، دست جمهوری اسلامی را در سرکوب مبارزان ضد امپریالیست و دموکرات باز می گذارد و به ضرر رشد مبارزه انقلابی مردم میهن ماست. این حساب امپریالیستها که مردم ایران در اثر گرسنگی و فقر و فلاکت به شورش دست زده و سرسپردگان امپریالیست آمریکا را در ایران بر سر کار می آورند، حسابگری ناشیانه ای است که هنوز نفهمیده است، مردم ایران به ذلت سرسپردگی بیگانه تن در نخواهند داد. مردم ایران جز احساس نفرت نسبت به ایرانیان خودفروخته، جاسوس و تروریست احساس دیگری ندارند.
از این گذشته باید روشن کرد که مسئله امپریالیستها در ایران هرگز نابودی افسانه بمب اتمی موهومی ایران نیست. ایران کلید منطقه و گره گاه تضادهای جهان است. کنترل بر ایران کنترل بر یک منطقه مهم راهبردی در جغرافیای سیاسی جهان بوده و غارت منابع بزرگ انرژی را برای ده ها سال آینده برای امپریالیست آمریکا تامین می کند. تنگه هرمز شیر نفت جهان است که آنوقت با اراده امپریالیست آمریکا باز و بسته می شود. حضور آمریکا و سایر امپریالیستها در منطقه، خطری برای امنیت جهان است و امنیت مردم منطقه را تهدید می کند. مسئله بمب اتمی موهومی ایران تنها یک دروغ توجیهی برای تسلط بر منطقه است و سازش جمهوری اسلامی با امپریالیستها از ماهیت اهداف اشغالگرانه و تجاوزکارانه آنها هرگز نخواهد کاست.
حزب کار ایران(توفان) تحریمهای جنایتکارانه اقتصادی علیه ایران را بر ضد مردم ایران، یک کشتار ضد بشری ارزیابی می کند و مسئولیت مستقیم فجایعی که در ایران بروز خواهد کرد را به گردن امپریالیستها و در راسشان امپریالیست آمریکا می گذارد. حزب ما این اقدامات را قویا جنگ افروزانه، ضد بشری و غیر قانونی دانسته آنها محکوم می کند.
حزب ما بر این نظر است که هر ایرانی میهن پرست و بشر دوستی باید بر ضد این تحریمها و جنگ افروزی امپریالیستها بپا خیزد و این اقدامات را بطور روشن با خط کشی با دشمنان مردم ایران و منطقه محکوم کند.
رژیم جمهوری اسلامی یک رژیم ارتجاعی سرمایه داری و مافیائی است که مورد نفرت اکثریت مردم ایران قرار دارد، ولی سرنگونی این رژیم فاسد و جنایتکار وظیفه مردم ایران است و نه قوای متجاوز بیگانه که تنها و تنها منافع غارتگرانه خویش را در نظر داشته و با هدف مستعمره کردن ایران به کشور ما حمله خواهد کرد. امپریالیستها هرگز حامی آزادی و دموکراسی و حقوق بشر نبوده اند. ریاکاری بر پیشانی آنها نوشته است.

حزب کار ایران(توفان)
toufan@toufan.org
www.toufan.org
23/01/2012

۲۹ دی ۱۳۹۰

ارزشهای» آمریکائی
ا. م. شیری
۲۸ دی ماه ۱۳۹۰
http://eb1384.wordpress.com/2012/01/18/
طی روزهای ۲۱ و ۲۲ دی ماه سال جاری، در متن و بطن لشکر کشی امپریالیسم آمریکا و متحدانش به منطقه خلیج فارس و دریای عمان که می رود تا جهان را با فاجعه هولناک دیگری مواجه سازد، دو خبر از میان خبرهای تکاندهنده در صدر اخبار جهان قرار گرفت. خبر اول مربوط به ترور فجیع یک دانشمند جوان علم و فناوری ایران، یکی از سرمایه های انسانی کشور، مصطفی احمدی روشن بدست مزدوران صهیونیسم و امپریالیسم در تهران بود که طی نوشتاری تحت عنوان «پنجمین دانشمند هسته ای ایران ترور شد»(۱)، شرح آن رفت. دیگری که بلافاصله بعد از این خبر بر روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت و بعید هم نیست با هدف به سایه بردن عملیات تروریستی عوامل سازمانهای خرابکاری- تروریستی «سیا» و «موساد» در تهران عامدانه در چنین زمانی پخش شده باشد، فیلم- ویدئوی شرم آور ادرار کردن ۴ سربازان آمریکایی بر روی اجساد سه مقتول افغانی بود(۲).

قبل از شروع بحث اصلی نوشتار حاضر و قبل از اینکه مزدبگیران و حتی فریب خوردگان ایرانی امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم اسرائیل ترور نخبگان علمی ایران بدست عوامل سازمانهای خرابکاری- تروریستی سیا و موساد را یک اتهام زنی بی اساس و یا یک ادعای مغرضانه تلقی نمایند، نقل گفتار دو تن از نمایندگان امپریالیسم و صهیونیسم در اینجا، واقعیت مدعای مربوط به خبر اول را روشن می سازد:

ــ یوئل گوزانسکی، مسئول پیشین بخش ایران در شورای امنیت ملی اسرائیل، اعلام کرد: «ترور روز چهارشنبه در تهران بخشی از توطئه بین‌المللی علیه ایران است که احتمالا توسط عوامل ایرانی استخدام شده در این زمینه انجام شده است».

این کارشناس اسرائیلی به شبکه تلویزیون آمریکایی ای بی سی گفته است: «این‌گونه ترورها در اجرای برنامه هسته‌ای ایران تأخیر ایجاد می‌کند و این پیام را به ایران می‌رساند که بهتر است مواضع معتدل‌تری پیش بگیرد»(۳).

ــ ریک سانتوروم یکی از نامزدهای جمهوریخواه انتخابات ۲۰۱۲ ریاست جمهوری آمریکا با اعلام حمایت صریح و رسمی از ترور مصطفی احمدی روشن گفت: «قتل دانشمند ایرانی پیام روشن ما به شما بود... مسائلی مثل کشته شدن دانشمندان هسته‌ای ایران، مرا امیدوار می‌کند». این نماینده در ادامه گفت: «فکر می‌کنم ترور این افراد، کار فوق‌العاده‌ای است و باید بدین ترتیب پیام روشنی بدهیم که اگر تو دانشمندی هستی که برای روسیه، کره شمالی یا ایران کاری می‌کنی، امنیت تو در خطر خواهد بود»(۴).

اما، موضوع این نوشتار:

بدنبال انتشار فیلم ادرار کردن سربازان آمریکائی بر روی اجساد افغانیان قربانی جنایت خود در شبکه انترنت، مقامات رسمی دولت آمریکا، از جمله هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه، لئون پانتا، وزیر جنگ افروزی کنونی و رئیس سابق سازمان «سیا» و همچنین، فرماندهی نیروی دریایی آمریکا، یکی بعد از دیگری، در صفحات تلویزیونها ظاهر شده، بدون اینکه به کشتار روزمره مردم ستمدیده افغانستان و دیگر ممالک اشغالی بدست تروریستهای بین الملی و توهین و تحقیرهای رایج نسبت به زندگان، تجاوز به استقلال و حق حاکمیت ملتها، به زنان و دختران کشورهای تحت اشغال امپریالیسم اشاره ای بکنند، فقط این عمل سربازان را تقبیح نموده و آن را مغایر با «ارزشهای اخلاقی ارتش آمریکا» دانستند و تحقیق پیرامون این واقعه را وعده کردند.

در رد ادعاهای خیره سرانه مقامات آمریکایی لازم به گفتن است که حداقل آشنائی با تاریخ کشور جعلی ایالات متحده آمریکا از همان بدو تشکیل در سرزمین سرخپوستان (اتازونی) و قتل عام مردم بومی این منطقه تا مداخله جوئیها، کودتاها، جنگها و لشکرکشی های بی حد و حساب این کشور در اقصا نقاط عالم تا به امروز، اجازه چنین ارزیابی را می دهد که اظهارات این مقامات رسمی نه فقط یک لفاظی وقیحانه و حقه بازی آشکار، بلکه، اقدامی بمراتب قبیح تر از عمل شنیع سربازان آمریکایی نسبت به مقتولین افغانی بود. یاوه گویی های مقامات آمریکائی در واقع، چیزی جز تمسخر افکار عمومی مردم جهان، جز به تازیانه بستن حقیقت و تلاش برای جا زدن منحط ترین ارزشهای جوامع برده داری و فئودالی اروپا بعنوان ارزشهای اخلاقی نبود، که اجدادشان در سرزمینهای آمریکای شمالی توسعه و تکامل بخشیده و از آنجا به سراسر جهان تسری داده و می دهند.

این مقامات آمریکائی چگونه و با چه رویی می توانند از«ارزشهای اخلاقی ارتش آمریکا» صحبت کنند در حالیکه، هر مرد و زن افغان را، هر پیر و جوان افغان را، هر کودک و نوجوان افغان را یک «طالبان» بالفعل و بالقوه، طالبان انتلیجنت و سرویس سیا ساخته تعریف کرده، آنها را در زیر بمبارانهای جنون آمیز، در شهرها و روستاها، در جاده ها و راهها، در مراسم تشییع جنازه قربانیان تجاوزکاری خود(۵)، در مراسم عروسی(۶) و حتی برای تفریح و تفنن(۷) بخاک و خون می کشند! در حالیکه امنیتی ها و شگنجه گران آمریکایی اتباع کشورهای مختلف را در زندانهای مخفی و علنی در داخل و خارج از آمریکا، در زندانهایی مثل ابوغریب، گوانتانامو، باگرام شکنجه و سر به نیست می کنند؛ در حالیکه رد پای ارتش، پلیس امنیتی و سازمانهای تروریستی- خرابکاری آمریکا همه روزه در گوشه- گوشه جهان فاجعه می آفرینند، در حالیکه نظامیان آمریکایی مبتلا به بیماری سادیسم حتی حیوانات را هم به رگبار می بندند و یا بضرب چوب و چماق می می کشند(۸)؛ در حالیکه آمریکا با وجود قریب ۹۰۰ پایگاه نظامی در کشورهای مختلف، جهان را به ۱۰ منطقه فرماندهی نظامی تقسیم کرده، آیا صحبت مقامات آمریکا از «ارزشهای اخلاقی ارتش آمریکا» یک وقاحت آشکار و یک گستاخی بیشرمانه نیست؟! آیا وقتی که مردم کشورهای مختلف در محلات مسکونی و در خانه های خود با بمبهای آغشته به اورانیوم رقیق شده، با بمبهای فسفری، با بمبهای سنگر کوب، با هواپیماهای بی و با سرنشین هدف قرار داده می شوند، زنان و کودکانشان، پیران و جوانانشان کشتار می شوند، ثروتهای مادی و معنویشان و موزه هایشان تاراج و به یغما برده می شود، ، مناطق مسکونی و ابنیه و آثار و باستانی شان ویران و نابود می گردد، صحبت از «ارزشهای اخلاقی ارتش آمریکا» بمنزله یک تف سر بالا نیست؟!

ارزشهای اخلاقی را که امروز مقامات رسمی دولت آمریکا بر آن تأکید می کنند، آلن دالس، رئیس سازمان جاسوسی آمریکا «سیا» در سالهای ۱۹۵۳- ۱۹۶۱، هنوز در سال ۱۹۴۵ در حضور جمع نچندان بزرگی بدین ترتیب تشریح کرد: «ما با تمام امکانات، از باصطلاح “هنرمندانی” که سکس پرستی، خشونت، سادیسم و خیانتکاری- در یک کلام، هر نوع سقوط اخلاقی را به شعور بشر حُقنه کرده، رسوخ می دهند، حمایت و پشتیبانی خواهیم کرد.

ما هرج مرج و گیجی را در کشورها رواج می دهیم. ما بی سر و صدا، اما بطور مستمر و فعالانه مقامات را بسوی استبداد، رشوه خواری و بی مرامی سوق خواهیم داد. ما بوروکراتیسم و بی سر و سامانی را به یک فضیلت تبدیل خواهیم کرد. در اینصورت، صداقت و راستی، به یک مفهوم مسخره و کهنه بیادگار مانده از گذشته و غیرلازم برای هیچ کس، تبدیل خواهد شد. تخم خودسری و گستاخی، دروغگویی و ریاکاری، اعتیاد به الکل و مواد مخدر، ترس حیوانی از همدیگر و بی شرمی، خیانتکاری، ناسیونالیسم و دشمنی بین خلقها را بی سر و صدا خواهیم کاشت و همه آنها شکوفه خواهند داد. و فقط عده کمی، عده واقعا بسیار کمی به ماهیت مسئله پی خواهند برد یا خواهند فهمید که چه روی می دهد. آنها را هم در تنگنا قرار می دهیم، به آلت تمسخر دیگران تبدیل می کنیم، راههای بدنام کردن و تفاله های جامعه نامیدن آنها را می یابیم»(۹).

با این توصیف، حال ببینیم آن ارزشهای آمریکائی که آلن دالس تعریف کرد، در چه سمتی و تا کجا گسترش و توسعه داده شده است که مقامات رسمی کنونی دولت آمریکا از آنها بعنوان «ارزشهای اخلاقی ارتش آمریکا» نام می برند!

اوضاع بشدت نابسامان و بسیار آشفته امروز جهان نشان می دهد که، امروزه در هیچ کشوری، در هیچ نقطه از جهان، هیچ آشوب و اغتشاشی، هیچ کشت و کشتاری، هیچ بمبگذاری و عملیات تروریستی بدون مداخله مستقیم و یا مخفیانه دولت، ارتشهای دولتی و خصوصی، شرکتهای امنیتی و سازمانهای جاسوسی- خرابکاری آمریکا روی نمی دهد. بنا بر این، اگر بخواهیم ارزشهای آمریکایی را در یک فهرست مختصر و مفید بر شماریم، نتیجه چنین خواهد بود:

ــ توسعه تروریسم و ارتقاء آن به سطح تروریسم دولتی؛

ــ انجام کودتاها و تهاجمات نظامی برای تعویض دولتهای مستقل با دولتهای دست نشانده و تجاوز به استقلال و آزادی کشورها و خلقها؛

ــ ترویج خیانتکاری و مزدوری در مقیاس جهانی؛

ــ توسعه نظامیگری و جنگ افروزی؛

ــ کاربرد روشهای بمبگذاری و خرابکاری برای بی ثبات سازی کشورها؛

ــ اشاعه بیماریهای آزمایشگاهی (ایدز، سفلیس، انواع آنفلوآنزا«پرندگان»، «خوکی» و...) و بیماری های سادیستی، بخصوص در میان نیروهای نظامی و امنیتی؛

ــ ایجاد ناامنی و هرج و مرج، آدمربایی و نسل کشی؛

ــ گسترش استعمال مواد مخدر، رواج داد و ستد انسان و اعضای بدن انسان؛

ــ استفاده از مکانیزمهای ایجاد تفرقه، تشتت فکری و گیجی در جوامع و تشکلها، خصومت و دشمنی بین خلقها و ملتهای دوست و همسایه و بین فرقه های مختلف دینی- مذهبی؛

ــ تحمیل فساد، فقر، فحشاء، بیکاری، گرسنگی، بی خانمانی بر مردم جهان؛

ــ تبلیغ و توسعه مستمر انواع سقوط و انحطاط اخلاقی، فکری، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی؛

ــ پیروی از سیاست تهدید و ارعاب، شقاوت و خشونت، قساوت و بیرحمی؛

ــ رواج بی اعتنائی و بی اعتمادی، ولنگاری و لاابالی گری؛

ــ تکیه به سیاست اقتصادی سارقانه، غارتگرانه و قمارخانه ای، در یک کلام، توسعه، تبلغ و کاربست رویکردهای فاشیستی و شبه فاشیستی، همه آن ارزشهایی هستند که دولت آمریکا از بدو پیدایش تا کنون بدانها پایبند بوده و هست.
چند نشانی برای شناخت ارزشهای آمریکایی:
(۱)- http://eb1384.wordpress.com/2012/01/13/
(۲)- http://www.alarabiya.net/articles/2012/01/12/187864.html
(۳)- http://www.mardomak.org/story/68040
http://www.barackobama.ir/en/news/797/santorum-supports-the-assassination-of-the-iranian-nuclear-scientist
)-http://www.rahenejatdaily.com/1135/88012328.html
۶)-http://pe.rian.ru/afghanistan/20080712/113829909.html
http://www.bbc.co.uk/persian/world/2011/03/110329_l42_vid_afgh_photos.shtml
(۸)-http://www.iranamerica.com/forum/showthread.php?t=28745
(۹)-http://www.geopolitika.kz/






۱۳ دی ۱۳۹۰

تجاوز امپریالیستی به حریم هوائی ایران و تجاوز به سفارت انگلستان دو روی یک سکه اند
اخیرا اوباشی بنام دانشجو که ما را بیاد دانشجویان "خط امام" در آغاز انقلاب می اندازد، به سفارت انگلیس حمله کردند و از در و دیوار این سفارت بالا رفتند و با یک سیاست تحریک آمیز با تجاوز به حریم ملی یک کشور دیگر، با نقض همه موازین برسمیت شناخته شده جهانی، کشور ایران را در عرصه جهانی به عنوان یک کشور متجاوز معرفی نمودند. شاهدان ماجرا از این همه اغتشاش و آشوب طلبی آنهم در زمانیکه امپریالیسم و صهیونیسم بر طبل جنگ می کوبند، در حیرت می ماند و می پندارد که دستتان ناپاکی در کار است تا سیاست تجاوز به ایران را توجیه گرداند.
بر خلاف دفعات قبل سازمانها سیاسی خمینی پرست، نمی توانستند اینبار از جلوی سفارت انگلیس رژه بروند و همبستگی خویش را با دانشجویان "خط امام" اعلام نمایند. همان سازمانها و جریانات سیاسی که برای رژه رفتن از مقابل سفارت آمریکا با یکدیگر به رقابت بر می خواستند، امروز با انتقاد از این اشغال جدید، لازم نمی بینند که به گذشته خویش برخورد انتقادی بنمایند. این روش بی احترامی به مردم ایران است.
وضعیت کنونی جهان بگونه ای است که قدرتهای امپریالیستی و صهیونیستها با نقض همه قراردادها و تعهدات برسمیت شناخته شده جهانی، با قلدری و عربده کشی به عراق و افغانستان و لیبی تجاوز کرده، بر ضد سوریه توطئه نموده، قطعنامه های غیر قانونی برای تحریم مردم ایران در شورای امنیت سازمان ملل گذرانده و جنایات اسرائیل در نوار غزه را تائید نموده و تجاوز به پاکستان و ایران توسط هواپیماهای بدون سرنشین را عادی جلوه می دهند. در وضعیتی که رعایت موازین بین المللی و احترام به آنها در عین انتقاد به دسیسه های امپریالیستها و صهیونیستها در نقض همه این تعهدات اهمیتی دو چندان پیدا می کند و به نفع مصالح ملی ایران است، در شرایطی که عقل سالم به ما حکم می کند، با این سیاست ریاکارانه امپریالیستها که خود را متعهد به موازین جهانی نشان داده، ولی آنها را رسما و آشکارا لگد مال می کنند، به مبارزه برخیزیم و نشان دهیم که آنها چگونه برای موازین جهانی و تعهدات و پیمانهای برسمیت شناخته شده بین المللی تره هم خرد نمی کنند و نسبت به آنها بی اعتناء هستند. در این شرایط پرتشنج، دولت جمهوری اسلامی ایران سیاستی را در پیش می گیرد که امضاء بر زیر اسناد اتهامات به ایران و تبرئه افسارگسیختگی امپریالیسم و صهیونیسم در جهان است.
هواپیمای بی سرنشین آمریکائی به حریم فضائی ایران تجاوز کرده است. این اقدام بی شرمانه، یک تجاوز آشکار نظامی است و یادآور زمانی است که هوایپمای اکتشافی یو2 آمریکائی بر فراز شوروی مورد اصابت موشکهای شوروی قرار گرفت و سقوط کرد و خلبان آن گاری پاور دستگیر شد. تجاوز آشکار امپریالیسم آمریکا به مرزهای هوائی شوروی، بیکی از مسایل بحرانی جهان و سخنرانی خشم آلود خروشچف در سازمان ملل منجر شد. آمریکائیها از آن تاریخ از پرواز های اکتشافی دست کشیدند. ولی رژیم جمهوری اسلامی به جای اینکه خود را قربانی تجاوز معرفی کند و به همه مراجع جهانی برای محکومیت آمریکا مراجعه کرده و مردم را بسیج نماید به اعمالی دست می زند که با منطق معمولی قابل توضیح نیست و عملا خیانت به منافع ملی کشور ماست.
این روش تجاوزکارانه امپریالیسم آمریکا از همان موقع مورد اعتراض بود، زیرا با نقض مداوم تعهدات جهانی و نشان دادن زور بازو در زمان جنگ سرد، دنیا را بر لبه پرتگاه جنگ جهانی سوم نگهمیداشت. هم اکنون نیز اوباما رئیس جمهور آمریکا به جای پوزش خواهی از ملت و دولت ایران با لحن آمرانه و بی شرمانه درخواست کرده است، که هواپیمای جاسوسی آنها پس داده شود. آنطور که همه مطلعین و مفسرین جهان گفته اند، از دست دادن این هواپیما به معنای برملا شدن مهمترین و حساسترین فنآوری پیشرفته آمریکا در جهان است. عملا ارزش نظامی این هواپیماها بر باد رفته است و فروش آنها به سایر کشورها دیگر مقدور نیست و شرکتهای تسلیحاتی آمریکا میلیاردها دلار در این زمینه خسارت دیده اند.
امپریالیست آمریکا این روش خودسرانه و تجاوزکارانه را به اسرائیل نیز سرایت داده است، بطوریکه آنها مرتب با هوایپماهای خویش به فضای نوار غزه تجاوز کرده و به قتل "تروریستهای" ادعائی خویش می پردازند. تو گوئی اتهام "تروریست" کافی است تا همه مقررات جهانی را که سنگ بنای همزیستی مسالمت آمیز ممالک در کنار هم است، به زیر پا گذارد. امپریالیست آمریکا همین روش را در افغانستان و پاکستان پیاده می کند. تجاوز امپریالیسم آمریکا به سایر ممالک با نقض همه تعهدات جهانی به صورت یک امر طبیعی در آمده است و ملتهای جهان به این ریاکاری واقفند.
در چنین وضعیتی که مردم جهان و سایر ممالک به این همه گستاخی معترضند و زمینه اعتراض در میان آنها فراهم است، رژیم جمهوری اسلامی به وسایلی دست می برد که به جای انزوای آمریکا، به انزوای ایران منجر می گردد و حتی کار را به جائی می رساند که روسیه و چین نیز که از متحدین ایران به حساب می آیند، نتوانند از این اعمال آشوب طلبانه، تشنج زا و غیر قانونی حمایت کنند. ایران بیک پیروزی سیاسی و نظامی در هدایت و نشاندن هواپیمای بی سرنشین آمریکائی دست یافته است. ایران با این کارش به تحقیر امپریالیسم آمریکا دست زده و ضربه سختی به صنایع تسلیحاتی آنها وارد کرده است، ایران با این اقدامش حتی در برنامه های جنگی امپریالیستها و صهیونیستها در تجاوز به ایران خدشه وارد آورده است، ایران می توانست دارای تمام آن امکانات تبلیغاتی جهانی باشد تا در تمام صحنه های جهانی، در شورای امنیت و یا جلسات رسمی سازمان ملل و یا در سایر عرصه های دیپلماتیک، سیاست تجاوزکارانه امپریالیسم آمریکا را به صلابه بکشد و خواهان محکومیت این سیاست باشد. برگ برنده ای که می توانست در دست ایران باشد، غیر قابل انتظار بود و می توانست یک پیروزی مهم در عرصه دیپلماتیک برای ایران باشد. ایران این بخت مهم را از دست داد.
ایران می توانست خواهان رسیدگی شورای امنیت به تجاوز آمریکا باشد و ممالکی که به محکومیت آمریکا رای نمی دادند، فقط خودشان را بی آبرو کرده بودند و کارنامه سیاهی در سازمان ملل پیدا می کردند و نقطه ضعفی به دست دیگران می دادند تا آنها را همواره مورد انتقاد قرار دهند. ولی رژیم جمهوری اسلامی همه این امکانات بی نظیر را در نشان دادن حقانیت ایران در انتقاد به همه موارد نقض گستاخانه موازین جهانی در خدمت منافع اسرائیل و آمریکا، از دست می دهد و نمی تواند دسیسه قطعنامه های غیرقانونی شورای امنیت برای تحریم اقتصادی ایران را محکوم نماید. ایران حکم کسی را پیدا کرده است که رطب خورده و می خواهد منع رطب کند.
تجاوز به حریم انگلستان در ایران نقض قوانین جاری جهانی است و مورد تائید هیچ کدام از دوستان ایران نظیر ونزوئلا، کوبا، روسیه و چین و... نیز نخواهد بود. زیرا تائید این اقدامِ خلافِ قانون، مبنائی قرار می گیرد تا سفارت همان ممالک نیز توسط اوباش امپریالیستها مورد تهاجم قرار گیرد. احترام به تعهدات بین المللی یکطرفه نمی شود. کوبا که خود قربانی تجاوز آمریکائی ها به خلیج خوکهاست و روسای جمهور آمریکا جنایتکارانه و غیر قانونی حکم قتل فیدل کاسترو را شخصا امضاء کرده اند، چگونه می تواند بر نقض قوانین بین الملل صحه بگذارد. همین وضعیت در مورد ونزوئلا و دخالتهای غیر قانونی امپریالیست آمریکا در آنجا صادق است و یا در مورد اشغال تایوان که بخشی از خاک چین است.
کاری که با اشغال سفارت انگلستان در ایران شده است، دست ایران را در اعتراض به امپریالیست آمریکا برای تجاوز به حریم هوائی ایران بسته است. حتی رسانه های گروهی جهان که در انحصار امپریالیستها و صهیونیستها هستند، اجازه نمی دهند فریادهای اعتراض ایران به گوش کسی برسد زیرا این فریادها تحت الشعاع تجاوز به سفارت انگلستان قرار گرفته است. این وضعیت دقیقا آب ریختن به آسیاب امپریالیسم و آشوب طلبی و تحریک در منطقه است و مورد سوء استفاده دشمنان بشریت قرار خواهد گرفت. جمهوری اسلامی با این کار، گور خود را نمی کند، ایران و مردمانش را به خطر می اندازد.

*****
بر گرفته ازتوفان شماره 142 دی ماه 1390 ژانویه 2012، ارگان مرکزی حزب کارایران
صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت. www.toufan.org
نشانی پست الکترونیکی(ایمیل). toufan@toufan.org